رمان خارجی

نامه به پدر

(Brief an den vater)

((نامه به پدر))، که کافکا آن را در نوامبر 1919 یعنی در سی و شش سالگی نوشته است،‌ با آن‌که طولش به مراتب از حد یک ((نامه)) می‌گذرد، در اصل براستی قرار بوده که به پدر تسلیم شود،‌ آن هم از طریق مادر. ولی مادر کافکا، از آن‌جا که اطمینان داشته‌ است این کار در واقع نتیجه‌ای سر به سر معکوس به دست خواهد داد و مقصود اصلی نامه، یعنی این‌که کافکا بتواند مشکلات روحی خود را به پدر بشناساند به هیچ روی حاصل نخواهد شد، نامه را به او باز می‌گرداند.

خوارزمی
9789644870781
۱۳۸۷
۱۱۰ صفحه
۱۳۲۵ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
فرانتس کافکا
صفحه نویسنده فرانتس کافکا
۴۲ رمان آثار کافکا ـ که با وجود وصیت او مبنی بر نابود کردن همهٔ آنها، اکثراً پس از مرگش منتشر شدند ـ در زمرهٔ تأثیرگذارترین آثار در ادبیات غرب به شمار می‌آیند. مشهورترین آثار کافکا داستان کوتاه مسخ (Die Verwandlung) و رمان محاکمه و رمان ناتمام قصر (Das Schloß) هستند. به فضاهای داستانی که موقعیت‌های پیش پا افتاده را به شکلی نامعقول و فراواقع‌گرایانه توصیف می‌کنند ـ فضاهایی که در داستان‌های کافکا زیاد پیش می‌آیند ـ کافکایی می‌گویند. کافکا در یک خانوادهٔ آلمانی‌زبان ...
دیگر رمان‌های فرانتس کافکا
مجموعه داستان‌ها
مجموعه داستان‌ها این کتاب همه داستان‌های کافکا را گرد هم آورده است. از داستان‌های کلاسیکی هم‌چون مسخ و کیفرگاه و هنرمند گرسنگی گرفته تا داستان‌های کوتاه‌تر و پاره‌نوشته‌هایی که ماکس برود پس از مرگ نویسنده درآورد، به جز 3 رمان کافکا، تمام دستاورد داستانی او در این مجلد گنجانده شده است.
گراکوس شکارچی
گراکوس شکارچی هنگامی که کافکا برای دومین بار به ریوا سفر می‌کند، یعنی چند سال پیش از آن‌که اولین نسخه «گراکوس شکارچی» را بنویسد، با خانم فلیسه بائر نامزد شده بود. به عقیده بسیاری از منتقدان، این داستان با جریان نامزدی او ارتباط تنگاتنگی دارد.
محاکمه
محاکمه خواندن کافکا به نگریستن در آینه‌های کوژ و کاو می‌ماند. یافتن آنچه در ذهن غریب او می‌گذرد دشوار است. در پس واژه‌های ساده و جمله‌ها و عبارات ساده و بی‌تکلیف اما با وسواس انتخاب شده او چه اوهام و اندیشه‌هایی نهفته است؟ استاروبینسکی، منتقد سوئیسی می‌گوید: «فرانتس کافکا، آن‌طور که به نظر ما می‌آید، انسانی است دچار دردی عجیب... انسانی ...
نامه‌هایی به میلنا
نامه‌هایی به میلنا در ((نامه‌هایی به میلنا))، عشق به مصاف خودشناسی بیرحمانه و اندیشه‌های پر کشمکش می‌رود. این همه ترس و تشویش،‌ این همه مشتاقی و پریشانی و این همه کشش و گریز از چیست؟ جاذبه زنانه یا مهارشدنی و تدبیر‌ پذیر است یا صیاد اراده. در هر حال، به شرط رضایت معشوق،‌ تصمیم برای مرد عامی چندان دشوار نیست، کافکا را چه ...
دیوار
دیوار توم بی‌آنکه به من نگاه کند دستم را گرفت. ‹‹پابلو من از خودم می‌پرسم... از خودم می‌پرسم آیا راست است که آدم نیست و نابود می‌شود؟›› من دستم را بیرون کشیدم و گفتم:‹‹کثافت‌مآب. میان پایت را نگاه کن.›› به قدر یک حوضچه آب بین پاهایش بود و قطره‌ها از شلوارش می‌چکید. به حال وحشت‌زده گفت: این چیست؟ گفتم تو شلوارت شاشیدی. از جا در رفت و ...
مشاهده تمام رمان های فرانتس کافکا
مجموعه‌ها