رمان ایرانی

آتش بدون دود (3 جلدی) با قاب

و سولماز، راست گفته بود که این جنگ، زمانی به آخر می‌رسد که جنگ‌جویی وجود نداشته باشد. گالان که اینک همه تهمت‌ها و توهین‌ها را به سختی جواب گفته بود به هیچ‌چیز به جز بی‌رحمانه تر جنگیدن نمی‌اندیشید،‌و همه می‌دیدند که او، همچنان که تک‌تک یارانش را از کف می‌دهد، باز به خنده‌های رعد‌آسای خویش بازگشته است، اما این‌بار، در خنده‌های گالان،‌ جریانی خوف‌انگیز وجود داشت، جریانی که بوی جنون می‌داد، بوی حسرت، بوی استیصال. و سولماز،‌ اگر هم‌صدای گالان نمی‌خندید، بازی را به کلی باخته بودند.

روزبهان
9789645529299
۱۳۹۰
۱۶۱۲ صفحه
۱۱۸۳ مشاهده
۰ نقل قول
نادر ابراهیمی
صفحه نویسنده نادر ابراهیمی
۵۷ رمان نادر ابراهیمی در ۱۴ فروردین سال ۱۳۱۵ در تهران به‌دنیا آمد. پدرش عطاءالمُلک ابراهیمی، فرزندِ آجودان حضورقاجار و از نوادگانِ ابراهیم خان ظهیرالدوله، حاکم نامدارِ کرمان در عصر قاجار بود، که رضاشاه پهلوی او را، ضمنِ خلعِ درجه از کرمان به مشکین شهر تبعید نمود، که هنوز قلمستانی به نام او در حومهٔ مشکین شهر وجود دارد (قلمستان عطا) و هنوز فامیل او (ابراهیمی‌های کرمان) در شهر و استان کرمان شناخته شده و مشهور هستند. مادرِ نادر ابراهیمی هم از ...
دیگر رمان‌های نادر ابراهیمی
مصابا و رویای گاجرات
مصابا و رویای گاجرات
داستان‌های کوتاه 1
داستان‌های کوتاه 1 و این زمان، مرد دیگری آغاز می‌کند که هنوز طعم تلخ شکستگی دل را نچشیده است و دشنام دیگران، چون تیر‌های زهر به دل او ننشسته است و ستایش ایشان، او را به ورطه‌های خالی تحسین خویش نیفکنده است.
رونوشت بدون اصل
رونوشت بدون اصل به سربازان خوب، در بحبوحه همه درگیری‌ها و جنگ‌ها وقتی هم برای بازی می‌دهند؛ وقتی برای استراحت. و این مجموعه، همان بازی‌ست ـ به هنگام استراحتی که به این سرباز داده‌اند. اما نگاه کن که حتی بازی یک سرباز نیز شباهتی فراوان به زندگی دارد.
خانه‌یی برای شب
خانه‌یی برای شب خداوند به شیطان گفت: اینک ایوب در دست توست؛ اما جان او را حفظ کن!
آتش بدون دود 6 (7 جلدی)
آتش بدون دود 6 (7 جلدی)
مشاهده تمام رمان های نادر ابراهیمی
مجموعه‌ها