رمان خارجی

رویاهایت را به من بگو

(Tell me your dream)

1 شخص او را تعقیب می کرد.... او مطالبی درباره ارواح سرگردان مطالعه کرده بود، اما آن‌ها متعلق به جهانی متفاوت و خشن بودند. او نمی‌دانست این تعقیب‌کنندگان چه کسانی هستند که می‌خواستند او را اذیت کنند. او سعی می‌کرد با تمام نیرویش دچار وحشت نشود، اما خواب‌هایش در شب‌های اخیر همراه با کابوس‌های غیر قابل تحمل بود، و صبح هر روز که از خواب بیدار می‌شد احساس می‌کرد که تهدید به مرگ شده است.

کوشش
9789646326682
۱۳۸۳
۴۴۰ صفحه
۳۷۲۲ مشاهده
۰ نقل قول
سیدنی شلدون
صفحه نویسنده سیدنی شلدون
۱۷ رمان سیدنی شلدون رمان‌نویس معروف آمریکایی بود. شلدون پیش از روی‌آوردن به رمان‌نویسی، فیلمنامه‌ها و نمایشنامه‌هایی نوشت که او را برنده جایزه‌هایی همچون اسکار بهترین فیلمنامه‌نویسی و جایزه نمایشنامه‌نویسی تونی کردند. او در رمان‌نویسی بسیار موفق بود و در مدتی کوتاه تبدیل به یکی از پرفروش‌ترین و معروف‌ترین نویسندگان داستان‌های مردم‌پسند جهان شد. او افزون بر انتشار بیش از ۳۰ فیلمنامه، ۲۵۰ فیلمنامه تلویزیونی، ۱۰ نمایشنامه و ۱۸ رمان نوشت. آثار شلدون در بیشتر کشورهای دنیا منتشر شده و عنوان نویسنده‌ای را ...
دیگر رمان‌های سیدنی شلدون
ترس از تاریکی
ترس از تاریکی روبین استاین مرد ریزنقش و چالاکی بود که قوه تخیل عجیبی داشت و بسیار سریع‌الانتقال بود. هیچ‌گاه در دادگاه‌های مختلف حالت یکسانی به خود نمی‌گرفت. ظاهرسازی جزو ابزار کارش بود و کاملا در این کار مهارت داشت. با غریزه‌ای حیوانی دنبال یافتن نقاط ضعف حریفانش بود. گاهی اوقات تصور می‌کرد شیری است که به آرامی به طعمه‌اش نزدیک می‌شود و ...
آن سوی نیمه شب
آن سوی نیمه شب روز یکشنبه، چهاردهم ژوئن سال 1940 ارتش پنجم آلمان وارد شهر بهت‌زده پاریس شد. خط ماژینو آن‌طور که معلوم شد بزرگترین ناکامی تاریخ جنگ از آب درآمده و فرانسه در مقابل بزرگترین و قدرتمندترین ماشین جنگی آن زمان همچون موجودی بی‌دفاع در معرض تهاجم قرار گرفت. . .
آرزوهای 1 زن
آرزوهای 1 زن او جیمی را به داخل برد و گفت:‹‹ از اینجا بعدا خوشت میاد. من همه‌جور سرگرمی واسه جوونائی مثل تو دارم. ›› جیمی با تردید به خود گفت:‹‹ نکند که این هم یکی از آنها باشد!خدا کند که نباشد.››
اگر فردا بیاید
اگر فردا بیاید او با احتیاط به مسافرانی که به قطار سوار می‌شدند، نگاه می‌کرد. هنوز هیچ نشانه خطری دیده نمی‌شد. شانه‌های او در حالتی عصبی فشرده می‌شد و به خود اطمینان می‌داد که هیچ‌کس به این زودی به موضوع پی نخواهد برد. حتی اگر ماجرا برملا شده باشد...
قاتلی در شهر
قاتلی در شهر جراید صبح قتل توام با شکنجه کارول رابرتز را با هیاهوی زیاد منتشر کردند. جاد وسوسه شده بود که به تمام مریض‌هایش زنگ بزند و تمام وقت‌های قبلی برای آن روز را لغو کند. او شب گذشته اصلا به بستر نرفته بود و چشمانش سنگین و سوزناک می‌نمود. ولی وقتی که فهرست بیماران را مرور کرد، دید که 2 نفر ...
مشاهده تمام رمان های سیدنی شلدون
مجموعه‌ها