مجموعه داستان خارجی

چاقوی شکاری

(Blind willow)

هاروکی موراکامی (متولد 1949) در ایران کمابیش شناخته شده است. ایشان پرآوازه‌ترین نویسنده ژاپنی معاصر است که حدود ده رمان و چند غیر رمان نوشته و شهرت جهانی کسب کرده است. کافکا، در کرانه و پس از تاریکی با ترجمه همین قلم و چند ترجمه دیگر از او به زبان فارسی منتشر شده است. مجموعه داستان حاضر و مجموعه دیگری به نام گربه‌های آدمخوار که چاپ شده است، از مجموعه داستان بید کور و زن خفته انتخاب شده و برخی داستان‌هایش روانکاوانه و بعضی دربردارنده خرق عادت است و از همان فقدان و گمگشتگی و جستجوی هویت در آثار دیگر موراکامی حکایت می‌کند.

نیکو نشر
9789647253543
۱۳۹۰
۱۵۲ صفحه
۳۸۰۶ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
هاروکی موراکامی
صفحه نویسنده هاروکی موراکامی
۷۶ رمان موراکامی در ۱۲ ژانویه ۱۹۴۹ در کیوتو ژاپن به دنیا آمد. در سال ۱۹۶۸ به دانشگاه هنرهای نمایشی واسدا رفت. در سال ۱۹۷۱ با همسرش یوکو ازدواج کرد و به گفته خودش در آوریل سال ۱۹۷۴ در هنگام تماشای یک مسابقه بیسبال، ایده اولین کتاب‌اش به آواز باد گوش بسپار به ذهنش رسید. در همان سال یک بار جاز در کوکوبونجی توکیو گشود. در سال ۱۹۷۹ اولین رمانش به آواز باد گوش بسپار منتشر شد و در همان سال جایزه ...
دیگر رمان‌های هاروکی موراکامی
1 کیو 84 (3 جلدی) جلد دوم
1 کیو 84 (3 جلدی) جلد دوم -
داستان‌های جشن تولد
داستان‌های جشن تولد داستان‌های جشن تولد مجموعه از داستان‌های کوتاه با مضمون روز تولد است. داستان‌ آدم‌هایی که یک بار در زندگی‌اشان یک‌بار به یاد این روز می‌افتند.
شهر گربه‌ها
شهر گربه‌ها تنها مایه آرامش تنگو این بود که محل کار پدرش فاصله قابل توجهی از خانه داشت. آنها در منطقه‌ای مسکونی خارج از شهر ایچیکاوا زندگی می‌کردند و مسیرهای کاری پدرش همه در مرکز شهر قرار داشتند. حداقل اینکه تنگو می‌توانست از جمع‌آوری حق اشتراک از خانه دوستانش پرهیز کند. با این حال گهگاه وقتی در مراکز خرید مرکز شهر راه ...
کجا ممکن است پیدایش کنم (داستان کوتاه)
کجا ممکن است پیدایش کنم (داستان کوتاه) یک شاعر در بیست و یک سالگی می‌میرد، یک انقلابی یا یک ستاره راک در بیست و چهار سالگی. اما بعد از گذشتن از آن سن، فکر می‌کنی همه چیز رو به راه است، فکر می‌کنی توانسته‌ای از «منحنی مرگ انسان» بگذری و از تونل بیرون بیایی. حالا در یک بزرگراه شش‌بانده مستقیم به سوی مقصد خود در سفر هستی. ...
ماشین مرا بران
ماشین مرا بران از روز اول ملاقات، میساکی راننده شخصی کافوکو شد. جلو بلوک آپارتمان، او را راس ساعت سه بعدازظهر سوار می‌کرد. ساب زردرنگ کافوکو را از پارکینگ خانه‌اش برمی‌داشت و او را به سالن تئاتر در گینزا می‌برد. البته در هنگام بارش باران با سقف بسته رانندگی می‌کرد. در طول مسیر، کافوکو روی صندلی کنار راننده می‌نشست و دیالوگ‌هایش را روی ...
مشاهده تمام رمان های هاروکی موراکامی
مجموعه‌ها