دلقکی به نام هانس با دوست خود ماری اختلاف شدید مذهبی دارند. مرد دیگری با ماری ارتباط برقرار میکند و ماری را از هانس جدا میکند. هانس به خاطر این موضوع دچار افسردگی میشود و ... .
۳۴ رمان
هاینریش تئودور بل نویسنده آلمانی و برنده جایزه نوبل ادبی است. بیشتر آثار او به جنگ (به خصوص جنگ جهانی دوم) و آثار پس از آن میپردازد. هاینریش بل ۲۱ دسامبر ۱۹۱۷ در شهر کلن به دنیا آمد. در بیست سالگی پس از اخذ دیپلم در یک کتابفروشی مشغول به کار شد اما سال بعد از آن همزمان با آغاز جنگ جهانی دوم به خدمت سربازی فراخوانده شد و تا سال ۱۹۴۵ را در جبهههای جنگ به سربرد. بیشتر دوران ...
راهب (2 نمایشنامه صحنهای و رادیویی)
خیلیها در نفرت زندگی میکنن، در صورتی که فکر میکنن بسیار بخشنده هستند و در بهشت جای دارن. و خیلیها فکر میکنند که در نفرت به سر میبرند، در صورتی که در عشق و بخشندگی خداوند زندگی میکنند.
اتفاق
ناخواسته نگاهم به آینه میافته. هنوز موهام پرپشته و چندتار موی سفید و ریز روی شقیقههامه که یه نور نقرهای رنگ به موهای بلوندم داده. کشیشی که پیشش اعتراف میکنم، معتقده اینها نشونه درد و رنجهای کوچکی هستند که باید بخاطرش به درگاه خدا دعا کنم. تنها یک نشونه کوچیک درد و رنجهام. ولی یکهو نگاهم به صورت لاغر و ...
قطار سر وقت
وقتی که آنها در آن پایین به زیرگذر تاریک قدم مینهادند بر فراز سرشان صدای قطار را میشنیدند که روی ریلها میچرخید و صدای رسایی که از پشت بلندگو با لطافت خاصی میگفت: «قطار سربازانی که به مرخصی آمدهاند از پاریس، پرسمیزل...» بعد آنها از پلهها به سوی سکوی راهآهن بالا رفتند و جلوی یکی از واگنهایی که مسافران با ...
قطار به موقع رسید
اولینا با صدایی آهسته شروع به صحبت میکند: لازم نیست بگویم که... اگر نمردی هرگز نباید این راز را به کسی بگویی. خودم میدانم. من مجبور شدهام به خدا و همهی مقدسین و لهستان، وطن خودمان قسم بخورم که از این بابت به هیچ کس نگویم، ولی وقتی آن را با تو در میان میگذارم درست مثل این است که ...
طعم نان
مرد شتابزده گوشهای از نان را کند. چانهاش میلرزید. احساس کرد چگونه عضلات دهان و فکش بالا و پایین میپرد. سپس دندانهایش را در تکه ناهموار و نرم بریده شده نان فرو برد و مشغول خوردن شد. او نان میخورد، گو اینکه بیات بود و از هفته پیش مانده بود. تکه نانی خشک بود. برچسب سرخ رنگ شرکت نانپزی. ...