دلقکی به نام هانس با دوست خود ماری اختلاف شدید مذهبی دارند. مرد دیگری با ماری ارتباط برقرار میکند و ماری را از هانس جدا میکند. هانس به خاطر این موضوع دچار افسردگی میشود و ... .
۳۴ رمان
هاینریش تئودور بل نویسنده آلمانی و برنده جایزه نوبل ادبی است. بیشتر آثار او به جنگ (به خصوص جنگ جهانی دوم) و آثار پس از آن میپردازد. هاینریش بل ۲۱ دسامبر ۱۹۱۷ در شهر کلن به دنیا آمد. در بیست سالگی پس از اخذ دیپلم در یک کتابفروشی مشغول به کار شد اما سال بعد از آن همزمان با آغاز جنگ جهانی دوم به خدمت سربازی فراخوانده شد و تا سال ۱۹۴۵ را در جبهههای جنگ به سربرد. بیشتر دوران ...
جامعهشناسی پالتو ماهوتی
هاینریش بل یکی از بزرگترین نویسندگان معاصر آلمانی است که در سال 1972 برنده جایزه نوبل ادبیات شد. او نویسندهای است عمیقا اجتماعی و انسان مدار که در جای جای آثارش حساسیتهای اجتماعی خود را در قالب رمان، داستان کوتاه و بلند، نمایشنامه رادیویی و جستارهای کوتاه و بلند به جامه کلمات میپوشاند. بل، سادهنویس است و نکتهسنج و در ...
زنان برابر چشمانداز رودخانه
هاینریش بل از برجستهترین نویسندگان معاصر آلمان است که در سال 1972 برنده جایزه ادبی نوبل شد. رمان «زنان برابر چشمانداز رودخانه» آخرین اثر اوست و پس از مرگ وی در سال 1985 به چاپ رسید. این رمان با ساختاری بدیع، به صورت گفتگو و تکگویی نوشته شده است. صحنه حوادث آن، شهر بن است و به روابط و رویدادهای ...
بیلیارد در ساعت نه و نیم
سایه سنتسورین نزدیکتر آمده بود، دیگر پنجره طرف چپ اتاق بیلیارد را پر کرده بود. زمان که با حرکت خورشید به پیش رانده میشد، بهسان تهدیدی نزدیکتر میآمد، ساعت بزرگ را از خود لبریز میکرد تا خیلی زود بالا بیاورد و ضربههای وحشتناکی را بیرون بریزد. سفید بر زمینه سبز، قرمز بر زمینه سبز، یک نوع موسیقی بینغمه، نقاشیای بدون ...
و حتی یک کلمه هم نگفت
و حتی یک کلمه هم نگفت از 4 آوریل 1954 به صورت پاورقی در روزنامه فرانکفورتر آگماینه و در همان سال به صورت کتاب نیز منتشر شد. منتقدان این کتاب نه تنها همگی در تبحری که بل به آن رسیده بود یکصدا بودند. در این امر نیز همداستان بودند که یکی از بهترین آثاری است که اروپای پس از جنگ ...
قطار سر وقت
وقتی که آنها در آن پایین به زیرگذر تاریک قدم مینهادند بر فراز سرشان صدای قطار را میشنیدند که روی ریلها میچرخید و صدای رسایی که از پشت بلندگو با لطافت خاصی میگفت: «قطار سربازانی که به مرخصی آمدهاند از پاریس، پرسمیزل...» بعد آنها از پلهها به سوی سکوی راهآهن بالا رفتند و جلوی یکی از واگنهایی که مسافران با ...