رمان خارجی

فرشته سکوت کرد

(Der engel schwieg)

هاینریش بل انسان‌های این دوران را به ما نشان می‌دهد و ما با اینان به تجربیاتی می‌رسیم که خود گویای بسیاری از مسایل اجتماعی‌اند، آنگاه که باز هم نفس ارواح را احساس می‌کنیم، آنگاه که پرتو اندکی از عشق به سوی‌مان می‌تابد و زمانی که از ویرانه‌های باور و اعتقاد بر می‌خیزیم و شعله جاویدان را از خاموشی می‌رهانیم. در داستان عشقی روشن و سردی شاهد سکوت نسلی هستیم که به میهن بازگشته اما خوب می‌داند که در این جهان میهنی وجود ندارد.

نون
9786007141069
۱۳۹۳
۲۲۴ صفحه
۴۶۰ مشاهده
۰ نقل قول
هاینریش بل
صفحه نویسنده هاینریش بل
۳۴ رمان هاینریش تئودور بل نویسنده آلمانی و برنده جایزه نوبل ادبی است. بیشتر آثار او به جنگ (به خصوص جنگ جهانی دوم) و آثار پس از آن می‌پردازد. هاینریش بل ۲۱ دسامبر ۱۹۱۷ در شهر کلن به دنیا آمد. در بیست سالگی پس از اخذ دیپلم در یک کتابفروشی مشغول به کار شد اما سال بعد از آن هم‌زمان با آغاز جنگ جهانی دوم به خدمت سربازی فراخوانده شد و تا سال ۱۹۴۵ را در جبهه‌های جنگ به سربرد. بیشتر دوران ...
دیگر رمان‌های هاینریش بل
عقاید 1 دلقک
عقاید 1 دلقک دلقکی به نام هانس با دوست خود ماری اختلاف شدید مذهبی دارند. مرد دیگری با ماری ارتباط برقرار می‌کند و ماری را از هانس جدا می‌کند. هانس به خاطر این موضوع دچار افسردگی می‌شود و ... .
و حتی یک کلمه هم نگفت
و حتی یک کلمه هم نگفت و حتی یک کلمه هم نگفت از 4 آوریل 1954 به صورت پاورقی در روزنامه فرانکفورتر آگماینه و در همان سال به صورت کتاب نیز منتشر شد. منتقدان این کتاب نه تنها همگی در تبحری که بل به آن رسیده بود یک‌صدا بودند. در این امر نیز هم‌داستان بودند که یکی از بهترین آثاری است که اروپای پس از جنگ ...
مهمان‌های ناخوانده
مهمان‌های ناخوانده هاینریش بل، نویسنده بزرگ آلمانی، برنده جایزه نوبل سال 1974 در 21 دسامبر 1917 در شهر کلن آلمان به دنیا آمده و در ژوئیه 1985 در سن 67 سالگی درگذشت. داستان‌های کوتاه بل بسیار گوناگون و از نظر شمار نیز چشم‌گیر و درخور توجه‌اند. او در نوشتن داستان کوتاه هم بسیار پرکار است و هم متنوع‌نویس. برخی داستان‌هایش مربوط به جنگ و ...
عقاید 1 دلقک
عقاید 1 دلقک زمانی که وارد شهر بن شدم، هوا تاریک شده بود. سعی کردم ورودم به صورت همیشگی نباشد، یعنی چنان به چشم نیاید که در رفت و آمدهای پنج ساله‌ام شکل گرفته بود: پایین آمدن از پله‌های ایستگاه راه‌آهن، بالا رفتن از پلکان، بر زمین نهادن ساک سفر، بلیت را از جیب درآوردن، دوباره ساک را به دست گرفتن، تحویل دادن ...
پیراهن ابریشمی سبز رنگ
پیراهن ابریشمی سبز رنگ هنگامی که دوباره جاده بلند و خاکستری رنگ و دوست‌داشتنی را رویت کردم نفسی عمیق کشیدم. همان جاده‌ای که حاشیه‌اش را درختانی که بر اثر وزش باد تکان می‌خورند پر کرده بودند. نبضم آهسته‌تر می‌زد. وقتی سر چهارراه نشستم خستگی‌ام رفع شد. خیابان بدبو و کثیف دهکده به این جاده شوسه که بوی آزادی می‌داد منتهی می‌شد. عرق از بدنم ...
مشاهده تمام رمان های هاینریش بل
مجموعه‌ها