۲۵ رمان
مارگریت دوراس با نام کامل مارگریت ژرمن ماری دونادیو نویسنده و فیلمساز فرانسوی است. برخی از منتقدان ادبی لقب «بانوی داستاننویسی مدرن» را به او دادهاند. دوراس در ۴ آوریل ۱۹۱۴ در خانوادهای فرانسوی در ویتنام جنوبی زاده شد و پس از دبیرستان برای ادامه تحصیل در رشته علوم سیاسی به دانشگاه سوربن در فرانسه رفت اما به نویسندگی روی آورد. مدتی نیز به عضویت حزب کمونیست فرانسه درآمد و بعد از آن جدا شد.
دوراس در ۳ مارس سال ۱۹۹۶ ...
آشپزخانه مارگریت (یادداشتهای روزانه)
غذا آماده است. واقعا برای همه مردم. مانند زندگی، او هم آماده است. واقعا برای همه. اما ادبیات اینگونه نیست.
اورلیا پاریس (مجموعه داستان کوتاه)
شب سر رسیده است. اکنون دیگر کلمات نوشته شده را نمیبینم. دیگر هیچ چیز نمیبینم مگر دست بیحرکتم که از نوشتن برایتان بازمانده است. اما زیر شیشه پنجره هنوز آسمان آبی است. رنگ آبی چشمان اورلیا باید تیرهتر شده باشد. میدانید، به خصوص در شب. آن روزها چشمانش رنگش را از دست میداد تا بتواند به تاریکی زلال و بیانتهایی ...
حیات مجسم
«حیات مجسم» آغاز و پایان یا مثلا وسط ندارد، البته در شمار کتابهای «فاقد علت وجودی» نمیدانمش، یادداشتهای روزانه هم نیست، از روزنامهنگاری و از پرداختن به رویدادهای روز به دور است. اسمش را میگذاریم کتابی برای خواندن، کتابی که فاصلهاش با رمان آشکار است ولی سیاق رمان در آن حفظ شده است، در مواردی هم، بیآنکه قرابتی با مقالات ...
باغ گذر
خیلی وقتها از مجلس رقص شنبهها که میآیم بیرون، گریهام میگیرد، مثل اینکه گفتم برایتان. خب، مگر میشود مردی را وادار کرد که خاطر آدم را بخواهد؟ عشق وادار کردنی نیست. شاید همین به قول شما تنگخلقی باعث شده که از چشم مردها دختر پسندیدهای به نظر نیایم. این تنگخلقی نحسی است، چطور ممکن است نظر جلب کند؟
امیلی ال
نوشتن یک کتاب، مثل بچه به دنیا آوردن است، چیزی است که از وجود شما زاده میشود. در آرزوی بچهدرا شدن، که بعضی اوقات میتواند زنی را به مرز جنون برساند، نیازی مبرم به فراتر رفتن از زندگی وجود دارد، نیاز به داشتن بچهای از خود و از مردی که دوست میداریم. ولی در نوشتن یک کتاب تنها هستیم، تنهای ...