رمان خارجی

خدا حفظ‌تان کند دکتر که‌وارکیان

(God bless you dr kevorkian)

خدا حفظ‌تان کند دکتر که‌وارکیان، احتمالا عجیب و غریب‌ترین مجموعه یادداشت‌هایی است که تاکنون خوانده‌اید. کورت ونه‌کات جونیور، این بار در نقش خبرنگار ایستگاه رادیویی WNYC، خودش را به مهم‌ترین زندان تگزاس می‌برد و تا به لطف دوست واقعا صمیمی‌اش، دکتر که‌وارکیان، در سالن مجهز مرگ این زندان نیمه‌جان شود، از تونل آبی بگذرد و در آن دنیا با شخصیت‌هایی گوناگون، درست دم در بهشت مصاحبه کند و برگردد و سپس متن‌های کوتاه خود را در برنامه‌های نود ثانیه‌ای این رادیو بخواند. متن‌های ونه‌گات صرفا برای تفریح نوشته نشده‌اند، بلکه هدفی جدی ورای این متن های شاد و شنگول قرار گرفته است، تا نشان دهد بهشت و جهنم، دقیقا چیزی است که در این دنیا برای مردمان زمین می‌سازیم.

افراز
9789642432301
۱۳۹۰
۱۰۴ صفحه
۱۳۳۴ مشاهده
۰ نقل قول
کورت ونه‌گات
صفحه نویسنده کورت ونه‌گات
۱۶ رمان کورت وانِگات جونیور،‏ نویسندهٔ آمریکایی بود. آثار او غالباً ترکیبی از طنزی سیاه و مایه‌های علمی‌تخیلی است که از میان آنها گهوارهٔ گربه (۱۹۶۳)، سلاخ‌خانهٔ شمارهٔ پنج (۱۹۶۹) و صبحانهٔ قهرمانان (۱۹۷۳) بیشتر مورد ستایش قرار گرفته‌اند. در سال ۱۹۹۹ آستروئید یا سیارک ۲۵۳۹۹ را به بزرگداشت او ونه گات نامیدند. کورت وانگات در شهر ایندیاناپولیس در ایالت ایندیانا به دنیا آمد. پس از آن که در رشتهٔ زیست‌شیمی از دانشگاه کورنل فارغ‌التحصیل شد، در ارتش نام‌نویسی کرد و برای نبرد ...
دیگر رمان‌های کورت ونه‌گات
مردی بدون وطن
مردی بدون وطن ((مرد بی‌وطن)) کتاب مزخرفی‌ست. نویسنده دیگر چیزی در چنته ندارد که درباره دنیا به ما بیاموزد. دوران شکوفایی‌اش به سر آمده و گوهر خردش در قعر دریایی از غرولند و اراجیف مدفون شده‌ است. شوخی کردم. اما باید اعتراف کنم که این ترفند را از خود کورت ونه‌گوت و کتاب اخیرش ((مرد بی‌وطن)) سرقت کرده‌ام. با این که خیلی دلم می‌خواست این ...
محبوس
محبوس من پیرترین و ناشناخته‌ترین برنامه‌ریز واتر گیت بودم، گمانم چیزی که باعث شد این‌قدر غیرجذاب به نظر برسم این بود که قدرت و ثروت بسیار کمی برای از دست دادن داشتم. برنامه‌ریزان،‌ گردن‌کلفت‌های مملکتی بودند. وقتی دستگیر شدم، مثل کسی بودم که روی یک سه‌پایه کوچک لب یک چشمه نشسته است. تنها کاری که می‌توانستند با من بکنند این بود ...
مرد بی‌وطن
مرد بی‌وطن ((مرد بی‌وطن)) کتاب مزخرفی‌ست. نویسنده دیگر چیزی در چنته ندارد که درباره دنیا به ما بیاموزد. دوران شکوفایی‌اش به سر آمده و گوهر خردش در قعر دریایی از غرولند و اراجیف مدفون شده‌ است. شوخی کردم. اما باید اعتراف کنم که این ترفند را از خود کورت ونه‌گوت و کتاب اخیرش ((مرد بی‌وطن)) سرقت کرده‌ام. با این که خیلی دلم می‌خواست این ...
مرد بی‌وطن
مرد بی‌وطن ((مرد بی‌وطن)) کتاب مزخرفی‌ست. نویسنده دیگر چیزی در چنته ندارد که درباره دنیا به ما بیاموزد. دوران شکوفایی‌اش به سر آمده و گوهر خردش در قعر دریایی از غرولند و اراجیف مدفون شده‌ است. شوخی کردم. اما باید اعتراف کنم که این ترفند را از خود کورت ونه‌گوت و کتاب اخیرش ((مرد بی‌وطن)) سرقت کرده‌ام. با این که خیلی دلم می‌خواست این ...
پیانوی خودنواز
پیانوی خودنواز ... پیرمرد که مبهوت افت و خیزهای آرام و منظم کلیدهای پیانوی خودنواز شده بود، گفت: «می‌بینی دکتر چه‌طور بالا و پایین می‌رن! انگار یه عاشق داره آهنگ می‌نوازه.» موزیک که به اندازه پنج سنت، خوشی نواخته بود، یک‌دفعه قطع شد. اما پیرمرد هنوز داشت فریاد می‌زد: «مو به تن آدم سیخ می‌شه دکتر. انگار یه روح پشت کلیدا نشسته ...
مشاهده تمام رمان های کورت ونه‌گات
مجموعه‌ها