۱۳ رمان
Awarded the Nobel Prize in Literature in 1915 "as a tribute to the lofty idealism of his literary production and to the sympathy and love of truth with which he has described different types of human beings."
1001 شب عشق
سه جوان با عقاید متفاوت بر سر راه او قرار گرفتند...
و او قهرمان داستانی شد که میباید قبل از انتخاب، عشق را بشناسد.
به راستی عشق چیست و راه درست کدام است؟ آیا نیروی عشق و ایمان واقعیت دارند و در زندگی امروز میتوان تسلیم آن شد.
و آیا تنها با تکیه براین کلام، میشود پایههای آینده را بنا کرد؟
اکنون «نویسنده ...
گنجشکهای غم
اصلا نمیتوانم باور کنم
که تمامی این خصوصیات متعلق به 1 نفر باشد!
نه! تو آن آدم دیروز نیستی
که بیتردید کس دیگری در وجود توست
تو را فرمان میدهد
آخر چطور ممکن است
که به ناگاه، آن همه مهر و عشق
به کین و سنگدلی مبدل گردد
من وقتی نگاهت میکنم
دلم میگیرد، درست مثل وقتی
پشت پنجره مه گرفته
در یک غروب زمستان
که دلگیر است و یاسآور
به گنجشکهای تنهایی ...
کفشهای غمگین عشق
لحظهای گوش فرا دهیم...
لحظهای گوش جان سپاریم به زیباترین ترنم زندگی.
آن هنگام که قدمها، صدای عشق میدهند و هر گام، نسیم دلدادگی با خود دارد.
تردید نکنید... این صدای پای یک عاشق است ...
آبی عشق
تمام زندگی را همچون گزارشی که هر روز مینوشت، میپنداشت: خبرهای خوب و بد، خبرهای داغ و...
و مانند هر خبر فقط کلماتش را میدید: کلمات درست یا غلط کلمات بهجا و نابهجا!
اما زندگی گزارش و خبر نیست زندگی، آمدن و رفتن نیست که دیروز آمده و فردا برود!
درپس این آمدن و رفتنها روزهای عمر یکی مثل ما مانند ...
رنگ سرخ عشق
چشم امیدم به توست...
و تمامی ایمانم به عشق را با تو سنجیدهام.
من به معجزه رنگها ایمان دارم
من از افسون عشق آگاهم
من به رنگ عشق وقتی مثال گلهای سرخ است.
نگاه دوختهام.