اگر باران بودم آنقدر میباریدم تا غبار از دلت پاک کنم. اگر اشک بودم مثل ابر بهاری به پایت میگریستم. اگر گل بودم شاخهای از وجودم را تقدیم وجود عزیزت میکردم. اگر عشق بودم آهنگ دوست داشتن را برایت مینواختم. ولی افسوس که نه بارانم، نه گل، نه عشق، اما هرچه هستم ای بیوفا من... بینهایت دوستت دارم. اشک در چشمانم حلقه بسته بود. با خودم گفتم: تو که اینقدر دوستم داری چطور دلت اومد این همه عذابم بدی.