رمان خارجی

تبهکار

(Criminal)

حس خطر چنان با آگاهی از واقعیت روزانه و همه آن چیزهای قراردادی و مبتذل آمیخته بود که دکتر کوپروس را بیش از پیش سرحال و خوشحال می‌کرد. اثرش مثل آن بود که حسابی کافئین خورده باشد. دکتر کوپروس که اهل شهر ‹‹سنیک›› در ایالت ‹‹فرزلاند›› بود بار دیگر وارد آمستردام شده بود. همیشه اولین سه‌شنبه هر ماه به آن شهر می‌آمد. حالا ماه ژانویه بود و برحسب معمول پالتویی با یقه برگردانی از پوست حیوان دریایی پوشیده و برای جلوگیری از نفوذ برف، گالش به پا کرده بود...

هما طهماسب
نگاه
9789643516864
۱۳۹۰
۱۶۸ صفحه
۱۰۷۹ مشاهده
۰ نقل قول
ژرژ سیمنون
صفحه نویسنده ژرژ سیمنون
۴۹ رمان ژرژ ژوزف کریستین سیمنون در ۱۳ فوریه سال ۱۹۰۳ در شهر لیژ (Liége)بلژیک به دنیا آمد. پدرش دزیره در یک شرکت بیمه حسابدار بود. ژرژ در سال های ۱۹۰۸ تا ۱۹۱۴ در مدرسه سن آندره به تحصیل پرداخت و با آغاز جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ به کالج سن لویی رفت که دبیرستانی تحت نظارت ژزوئیت ها بود. تا پیش از ۱۹۱۸ به مشاغل مختلفی از جمله شاگردی در کتابفروشی پرداخت، اما در ژانویه آن سال در پی بیماری پدرش ...
دیگر رمان‌های ژرژ سیمنون
مگره و مرد تنها
مگره و مرد تنها تازه ساعت نه صبح بود اما هوا حسابی گرم بود. مگره کتش را درآورده بود و همانطور که داشت بسته پستی‌اش را با بی‌حالتی باز می‌کرد، مرتب از پنجره به برگ‌های بی‌حرکت درخت‌های خیابان اورفور و به رود سن نگاه می‌انداخت که مثل ابریشم آرام و صاف بود.
مشتری شنبه‌ها
مشتری شنبه‌ها ماجرای مشتری شنبه‌ها در پاریس روی می‌دهد. کمیسر مگره درگیر سرقت جواهرات از هتل‌های گران قیمت خیابان شانزه‌لیزه است. در یک شب سرد زمستانی مردی افسرده و دائم‌الخمر که لئونارپلانشون نام دارد به منزل کمیسر می‌آید و به او می‌گوید که قصد دارد همسرش و مردی دیگر را به قتل برساند...
دوست مادام مگره
دوست مادام مگره جواهرات کنتس پانتی هتل کلاریج را ترک نکرده بود و در یکی از صندوق‌های بزرگ امانات هتل پیدا شد. و کفش‌دوز کوچه تورن، حتی وقتی حسابی کله‌پا شده بود، هیچ‌وقت اعتراف نکرد که نامه بی‌امضا را او نوشته است.
ماجرای شخصی مادام مگره
ماجرای شخصی مادام مگره مادام مگره در آپارتمان را با فشاری باز کرد. او نفس نفس می‌زد. کلاهش مچاله شده بود. او یک ساعت دیر کرده بود. مگره داشت برشی از پنیر را با نان می‌خورد. لب‌های زن با لرزش این کلمات را گفت: من از هر اتفاقی صحبت می‌کنم، تو نزن زیر خنده. و آن‌وقت دست به کار تعریف داستان عجیبی شد آنقدر ...
سایه‌بازی
سایه‌بازی در یکی از محلات قدیمی پاریس در ساختمانی مجاور میدان وژ جنایتی رخ داده. صاحب آزمایشگاه داروسازی به ضرب گلوله‌ای کشته شده است و گاو‌صندوق آزمایشگاه را خالی کرده‌اند. مگره با مستاجران ساختمان آشنا می‌شود و در ملاقات با خانواده مقتول اسراری از زندگی پنهانی وی برملا می‌شود. اسرای که مگره را...
مشاهده تمام رمان های ژرژ سیمنون
مجموعه‌ها