رمان خارجی

هیپنوتیزم ماریا

(Hypnotizing maria)

این کلمه جیمی را میخکوب کرد. مانند این بود که ناگهان بی‌سیم هواپیما خاموش و دوباره روشن شود و حجم زیادی اطلاعات وارد ذهن شود. شاید افکارش به موضوعی چسبیده که توضیحی برایش وجود ندارد. جیمی با خود فکر کرد چطور درست زمانی که قضیه هیپنوتیزم ماریا اکوآ را در ذهنم مرور می‌کردم این آدم عجیب باید از راه برسد و سر میز من بنشیند؟! کافه خیلی شلوغ بود، چطور او مرا پیدا کرد؟! از کجا فهمید در مورد چه چیز فکر می‌کنم؟! شاید ذهنم را می‌خواند؟! ظاهر انسان‌ها را دارد اما شاید انسان نیست؟...

البرز
9789644427121
۱۳۸۹
۱۳۲ صفحه
۱۴۳۲ مشاهده
۰ نقل قول
ریچارد باخ
صفحه نویسنده ریچارد باخ
۲۲ رمان باخ در سال ۱۹۳۶ در اوک پارک ایلینوی به دنیا آمد. او فرزند رولند روبرت و روت هلن شاو باخ و همچنین از نوادگان یوهان سباستین باخ، آهنگساز بزرگ و مشهور آلمانی بود. او در سال ۱۹۵۵ وارد کالج لانگ بیچ استیت شد که در حال حاضر به عنوان لانگ بیچ، دانشگاه ایالت کالیفرنیا شناخته می‌شود. او از ازدواج با همسر اولش صاحب ۶ فرزند شد و چون اعتقادی به ازدواج نداشت از آن‌ها جدا شد و رهایشان کرد. یکی از ...
دیگر رمان‌های ریچارد باخ
جاناتان لیوینگستون مرغ دریایی (نسخه کامل به انضمام فصل چهارم)
جاناتان لیوینگستون مرغ دریایی (نسخه کامل به انضمام فصل چهارم) این کتاب نغمه‌ای است برای روح و جان‌هایی که بس طولانی و خاموش با خویش زیسته‌اند. «جاناتان لیوینگستون مرغ دریایی» داستانی‌ است برای کسانی‌ که می‌دانند به جای فرسودن رد پای دیگران، جایی، راهی برتر برای زندگی وجود دارد؛ داستانی برای آن‌ها که آرزوی پرواز در سر دارند. این حکایت کوچک تلنگری است برای ما، که راهی که باید دنبال ...
پندار
پندار پندار داستانی است در مورد شخصی که از راه رسیده و قادر است بیاموزد که جهان چگونه می‌گردد و چطور می‌توان آن را به تسلط درآورد. او فردی است متعالی و کمال یافته؛ شاید یک سیدارتا یا یک مسیح با نیرویی مسلط بر پندارهای جهان است که به عصر ما قدم نهاده، چرا که او واقعیت پنهانِ آنها را می‌شناسد.
هیچ راهی دور نیست
هیچ راهی دور نیست هیچ راهی دور نیست، در قلب یک مرغ عشق آغاز می‌گردد تا آدمی به جستجوی حقایقی برخیزد که همواره می‌شناخته است؛ حقایقی دربارة دوستی، عشق و زندگی در این سیاره. این سفرِ آموزشی می‌تواند شما را به هرجا که می‌خواهید و به نزد هرکسی که می‌خواهید با او باشید، ببرد. آنان که با جاناتان مرغ دریایی اثر همین نویسنده سفر ...
آن
آن راهی طولانی طی کرده‌ایم، این‌طور نیست؟ بیست و پنج سال پیش، آن موقع که با هم آشنا شدیم خلبان بودم. خلبانی شیفته پرواز که ورای دستگاه‌های مختلف پرواز و سرعت، پی‌معنایی دیگر می‌گشت. بیست سال پیش سفرمان بر فراز بال‌های مرغ دریایی ما را به درکی جدید و نگاهی تازه از زندگی رساند. ده سال پیش با منجی عالم ملاقات کردیم ...
یگانه
یگانه راه زیادی آمده‌ایم نه؟ بیست و پنچ سال پیش، وقتی همدیگر را دیدیم، من خلبان بودم و مسحور پرواز، در پی معانی‌ در ورای ابزار و سرعت. بیست سال پیش در سفرمان به آن طرح زندگی جدید رسیدیم. ده سال پیش منجی عالم را دیدیم، و دریافتیم که او خود ماست. اما من مردی تنها بودم با ذهنی مالامال از فصل‌ها ...
مشاهده تمام رمان های ریچارد باخ
مجموعه‌ها