مجموعه داستان خارجی

تقدیم به چند داستان کوتاه

سردسته هجوم‌برندگان، ریش بلند و سفیدی داشت. چکمه‌های بنددار بلندش هم تا زانو ادامه داشت. مرد درشت‌اندامی بود و چپق درازی به دهان داشت. بقیه افرادش در جای جای محلی که ما در آن در حال ترقص بودیم، مستقر شدند و گویی همه ما را زیر نظر داشتند. سردسته، چپق را از دهانش بیرون آورد و گفت:‹‹ من ژنرال تولستوی هستم. این را محض یادآوری گفتم.›› از گوشه‌ای دیگر، مردی خوش‌سیما دو قدمی جلو گذاشت. دو شمعدانی از جنس نقره بر هر دو دست خویش داشت. گفت:‹‹ سرگرد هوگو .›› در همین لحظه مردی که داشت قفسه کتاب‌ها را بازدید می‌کرد رو به جمع کرد. وی مرتب سرفه می‌کرد و به نظر مرد مریض‌احوالی می‌رسید. لبخندی زد و گفت: ‹‹ سروان پروست.››

افق
9789643693268
۱۳۸۶
۱۶۰ صفحه
۶۰۷ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
دیگر رمان‌های محمدحسن شهسواری
پاگرد
پاگرد
شهربانو
شهربانو سکوت مثل یک‌چیز ناخوانده و حتا زشت، کل خانواده را بی‌حوصله کرده بود. شهربانو باید ادامه می‌داد. نباید مثل دخترهای رمانتیک حرف می‌زد، مثل آن‌هایی که زندگی را از روی رمان‌ها و دفتر کلمات قصار دخترهای دبیرستانی یاد می‌گیرند و تفسیر می‌کنند. اما خودش هم خوب می‌دانست تنها مهمات او در این جنگ نابرابر، همان تسلیحات دفترهای صورتی گل‌دار دخترهای ...
شب ممکن
شب ممکن به خاطر کاغذهای مچاله کنار سطل آشغال اتاقم است که نمی‌دانم به رمانت به چشم یک منتقد نگاه کنم یا یکی از شخصیت‌ها. همه این کاغذپاره‌ها نوشته‌هایی هستند که در آن‌ها سعی کرده بودم در برابر رمانت ـ نمی‌دانم بنویسم رمانت، رمان هاله یا رمانم ـ نقش منتقدی خارج از گود را بازی کنم. نمی‌شود، نشد. شاید نگه‌شان دارم تا ...
میم عزیز
میم عزیز محمدحسن شهسواری از مهم‌ترین داستان‌نویسان پانزده سال اخیر ادبیات ایران است. او که پیش از این با رمان‌هایی مانند پاگرد و شب ممکن توجه انبوهی از مخاطبان ادبیات داستانی را به خود جلب کرده بود، بار دیگر با رمان میم عزیز مخاطبش را غافلگیر می‌کند. میم عزیز هفتمین کتاب داستانی منتشر شده محمدحسن شهسواری است. شخصیت اول این رمان یک ...
مشاهده تمام رمان های محمدحسن شهسواری
مجموعه‌ها