۳۷ رمان
او در ششم ژانویه سال ۱۸۸۳، در خانوادهای مسیحی مارونی (منسوب به مارون قدیس) که به خلیل جبران شهرت داشتند، در البشری، ناحیهای کوهستانی در شمال لبنان به دنیا آمد. مادرش زنی هنرمند بود که «کامله» نام داشت. مادر جبران کامله رحمه، سی ساله بود که جبران را از شوهر سومش خلیل جبران به دنیا آورد. شوهرش مردی بی مسئولیت بود و خانواده را به ورطه فقر کشاند. جبران خلیل یک برادر ناتنی به نام «پیتر»، شش سال بزرگتر از ...
پیامبر و باغ پیامبر
این کتاب شامل دو داستان از «جبران خلیل جبران» است. پیامبر داستان پیامآوری به نام المصطفی است که روزی با کشتی بر ساحل سرزمین اورفالیس وارد میشود و دوازده سال بعد که قصد عزیمت به زادگاهش را دارد بر بالای تپهای برای آخرین بار به موعظة مردم میپردازد. در باغ پیامبر میخوانیم که المصطفی پس از وارد شدن به زادگاه ...
ارواح سرکش
چه نگون بخت است زنی که از بیخودی نوباوگی به خود میآید و خود را در خانهی مردی مییابد که مال و ثروتش را به پای او میریزد و با تمجید و ستایش او را به سوی خود جذب میکند، اما نمیتواند دلش را با شرارهی حیاتبخش عشق لمس کند و قادر نیست که روح او را از بادهی آسمانی ...
پیامبر (پیامآور)
پیامبر قصه پیامآوری است که روزی با کشتی در ساحل شهری به نام اورفالیس پیاده میشود. ناخدا و ملاحان کشتی با او عهد میکنند که دوازده سال بعد او را در همین ساحل سوار کنند و به زادگاهش بازگردانند. پیامبر که نامش مصطفی است همچون غریبهای در میان مردم شهر میزیست و بیشتر در خلوت تنهایی خویش به سر میبرد ...
شعله کبود
شعله کبود نامههای عاشقانه جبران خلیل جبران به (می زیاده) میباشد. این عنوان برگرفته از کتابی است با همین مضمون که توسط خانم دکتر (کارمن رویز براوو) شرق شناس اسپانیایی برگردانده شده بود.
عشق میان جبران و می زیاده در نوع خود بینظیر است و در تاریخ ادبیات یا آیین عشاق همتایی ندارد.
کاغذ سفید التایه
صدفی به صدف کناری خود گفت:من احساس درد زیادی در درونم میکنم، دردی که سنگین و گرد است.
صدف همسایه با رضایت و تکبر گفت:سپاس برای آسمانها و دریاها که من در درونم دردی احساس نمیکنم من از درون و بیرون خوب و سالم هستم.
خرچنگی که در آن لحظه از آنجا عبور میکرد صدای گفتوگوی آن دو را شنید...