داستان 2 شهر به عنوان نمونهای از کارهای ادبی دیکنز، اسمی است با مسما و اثری است که در آن نویسنده به شیوه خاص خود با ایدهآلهای اروپا تماس پیدا میکند.
۲۹ رمان
چارلز جان هوفام دیکنز، برجستهترین رماننویس انگلیسی عصر ویکتوریا و یک فعال اجتماعی توانمند بود. به عقیدهٔ جیمز جویس - نویسندهٔ بزرگ معاصر- از شکسپیر به این سو، دیکنز تأثیر گذارترین نویسنده در زبان انگلیسی بودهاست.
از او برای داستانسرایی و نثر توانگرش و خلق شخصیتهای به یادماندنی، بسیار تحسین به عمل آمدهاست. دیکنز در طول زندگی خویش، محبوبیت جهانی بسیاری کسب کردهاست. از آثارش میتوان، «دیوید کاپرفیلد»، «آرزوهای بزرگ»، «الیور تویست» و «داستان دو شهر» را نام برد.
حکایت 2 شهر
دیکنز تاریخ انقلاب فرانسه توماس کارلایل (1873) را از قفسه کتابهای خود بیرون میکشد، کل آن را هضم میکند، و آنگاه به نگارش کتابی مبادرت میکند که به تعبیر جی جی چسترتون (و بسیاری دیگر، بعد از خواندن کتاب)، «انقلاب فرانسه» دیکنز است، کتابی که روایت آن در مقایسه با اثر کارلایل، به واقعیت انقلاب فرانسه نزدیکتر است. کماند آثاری ...
سرود کریسمس به نثر (داستان ارواح کریسمس)
دیکنز در این داستان، همچون آثار دیگرش، بشردوستی عمیق خود را آشکار کرده است. او در تمام زندگیاش تلاش کرد تا با قلم شیوا و رسای خود وجدان عمومی جامعه را علیه شرایط اسفبار زیست تهیدستان، به ویژه وضعیت غیر انسانی کودکان کار در بریتانیا، بشوراند و با اقداماتش و فراهم آوردن امکان آموزش برای این کودکان وضعیت آنها را ...
روزگار سخت
دیکنز در این اثر از 1 طرف مستقیما به ذکر حوادث و حقایق روزمره و چشمگیر زندگی در شهر و کارخانههای بزرگ پرداخته و از طرف دیگر به طور غیر مستقیم نگران فرهنگی بوده که این زندگی صنعتی ایجاد میکرده. رمان بیانگر دیواری است که که او احساس میکرده این شرایط آهنین به دور مردم کشیده است.
یادداشتهای پیکویک 1 (2 جلدی)
در صومعهای قدیمی و در همین بخش از کشور، در زمانهای دور دور، آنقدر دور که این داستان باید حقیقت داشته باشد، زیرا اجداد پدریمان آن را پذیرفته بودند. در محوطه کلیسا خادم و گورکنی به نام گابریل گراب به انجام وظیفه مشغول بود. این به هیچوجه بدین معنا نیست که اگر مردی خادم کلیسا بوده و همواره با نشانههایی ...
دوران سخت
در سختکوشترین بخش کوکتاون، در ژرفترین استحکامات این برج و باروی بدمنظر، جایی که دیوارهای آجری آن به همان اندازه که دود و گاز و گرد و غبار را در خود گرفته بود، طبیعت را بیرون، به آن طرف خود، رانده بود، در قلب هزارتوی فضاهای تنگ جنب در جنب هم، و خیابانهای تنگ در تنگ هم که تکه تکه ...