۳۳ رمان
مری هیگینز کلارک یکی از چهرههای مطرح داستان نویسی آمریکا و فارغ التحصیل رشته فلسفه از دانشگاه فورد هام است وی تا کنون سیزده دکتری افتخاری دریافت کردهاست. کلارک نویسنده ۲۱ اثر پر فروش, به«ملکه تعلیق»مشهور است خانم کلارک در سال ۱۹۶۴ با نوشتن داستانهای کوتاه کار نویسندگی را شروع کرد و پس از فوت شوهر برای تامین معاش ۵ فرزندش روزها به کار در رادیو و شبها به رمان نویسی میپرداخت. اولین کتاب او در آرزوی بهشت نام داشت ...
تو مال منی
مفقود شدن بیتوضیح زنان: موضوعی جالب برای سوزان چندلر که روان درمانگر است و مجری یک برنامهی رادیویی در نیویورک. وقتی او در رادیو مورد رجینا کلوزن را که هرگز از سفری دریایی بازنگشت، مطرح میکند، شنوندگان تماس میگیرند. یکی از آنان با مردی در کشتی آشنا شده که عین همان انگشتری را که در وسایل رجینا پیدا کردند، به ...
سانتا کروز
یک طرفدار داستانهای معمایی وحشتزده قسم میخورد که روح نویسنده مشهوری را در کلیسای کشتی رویال مرمید دیده است.
دو لباس بابانوئل از انباری قفل شده کشتی ناپدید میشود.
در درمانگاه کشتی کسی قصد جان مسافری به نظر ناتوان را میکند.
همانطور که رویال مرمید با مشکلاتش در دریا شناور بود، آلویرا، ریگان و جک معماهایی را کشف میکنند که آنها را به ...
سایه لبخند تو
اولیویای 82 ساله با جسمی ناتوان و قلبی تقریبا از کارافتاده، میداند که برای تصمیمگیری وقت چندانی برایش نمانده. تنها کسانی که از انتخاب نهایی او باخبرند کسانی هستند که سالهاست از میراث گانون سواستفاده میکنند و برخی از این افراد برای خاموش کردن او و بیخبر نگهداشتن مونیکا از این راز از هیچکاری فروگذار نمیکنند، حتی قتل.
در این میان ...
شب هنگام زمان من است
تعریف جغد همیشه به او احساسی خوشایند میداد؛ پرندهی شب، شکارچی شب، با چنگالهایی تیز و پرهایی نرم که هنگام پرواز هیچ صدایی ایجاد نمیکرد. تمثیلی مناسب برای فردی با عادتهای شبانه. او بعد از انتخاب
شکارش، با خود میگفت: “من جغدم و شب هنگام زمان من است.“
دانشجویان فرهنگستان استون کرافت، در بیستمین گردهمایی فارغالتحصیلی شرکت میکنند تا این مراسم ...
وانمود کن او را نمیبینی
زنی جوان، در زمانی نابهجا، در مکانی نابهجا، به طور ناخواسته درگیر ماجرای یک قتل میشود... او ناگزیر است با هویتی دروغین به شهری دیگر برود تا راز قتل را آشکار کند...
او مرد دلخواهش را مییابد، اما از اظهار عشق ناتوان است، چرا که...