رمان خارجی

فقط قلبم را از من بگیر

(Just take my heart)

ناتالی ستاره زیبا و مشهور تئاتر و سینما، ناگهان و به صورت اتفاقی به هویت قاتل دوست و هم‌اتاقی پیشین خود پی می‌برد. چند روز بعد جسد او در پارکینگ خانه‌اش پیدا می‌شود و انگشت اتهام به سوی کارگزار هنری و همسر سابق او اشاره می‌رود. رسیدگی به پرونده این قتل به دستیار جوان دادستان سپرده می‌شود و در حالی که امیلی بنا بر وظیفه با تمام قوا می‌کوشد که جرم متهم را به اثبات برساند، قلبش چیز دیگری می‌گوید... .

پیکان
9789643287092
۱۳۹۰
۴۰۸ صفحه
۱۱۵۶ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
مری هیگینز کلارک
صفحه نویسنده مری هیگینز کلارک
۳۳ رمان مری هیگینز کلارک یکی از چهره‌های مطرح داستان نویسی آمریکا و فارغ التحصیل رشته فلسفه از دانشگاه فورد هام است وی تا کنون سیزده دکتری افتخاری دریافت کرده‌است. کلارک نویسنده ۲۱ اثر پر فروش, به«ملکه تعلیق»مشهور است خانم کلارک در سال ۱۹۶۴ با نوشتن داستانهای کوتاه کار نویسندگی را شروع کرد و پس از فوت شوهر برای تامین معاش ۵ فرزندش روزها به کار در رادیو و شبها به رمان نویسی می‌پرداخت. اولین کتاب او در آرزوی بهشت نام داشت ...
دیگر رمان‌های مری هیگینز کلارک
عزیز دردانه بابا
عزیز دردانه بابا الی کاوانا هفت سال داشت که خواهر پانزده ساله‌اش به قتل رسید. سه مظنون وجود داشت، راب وسترفیلد نوزده ساله از خانواده‌ای متشخص و ثروتمند، پاولی استروبل شانزده ساله که هم‌کلاس آندریا و عاشق او بود، و ویل نیبلز چهل ساله و تعمیرکار. الی بابت مرگ خواهرش خود را سرزنش می‌کرد. در اثر شهادت او قاتل راهی زندان شد، اما آیا ...
هیچ جایی مثل خانه نیست
هیچ جایی مثل خانه نیست نشانه‌های زیادی وجود دارد که هویت سلیا در جامعه حقیقی است. زمانی که جورجت گرو، همان مشاور املاکی که خانه را به آلکس فروخت، به طرز فجیعی به قتل رسید، سلیا به عنوان اولین فرد حاضر در صحنه جنایت تبدیل به یک مظنون شد. در همان حالی که سلیا برای اثبات بی‌گناهی‌اش مبارزه می کرد، غافل از این بود که او ...
تو را با تمام وجود احساس می‌کنم
تو را با تمام وجود احساس می‌کنم هنگامی که شوهر لوری موران به طرزی وحشیانه به قتل رسید، تنها پسر سه ساله‌شان تیمی چهره‌ی قاتل پدرش را دید. پنج سال بعد هنوز هم چشمان آبی رنگ و نافذ قاتل در رویاهای تیمی وجود داشت؛ در رویاهای لوری نیز همین طور. او اغلب در این فکر بود که چگونه قاتل هنگام فرار پسر او را تهدید کرده و گفته ...
شب هنگام زمان من است
شب هنگام زمان من است تعریف جغد همیشه به او احساسی خوشایند می‌داد؛ پرنده‌ی شب، شکارچی شب، با چنگالهایی تیز و پرهایی نرم که هنگام پرواز هیچ صدایی ایجاد نمی‌کرد. تمثیلی مناسب برای فردی با عادتهای شبانه. او بعد از انتخاب شکارش، با خود می‌گفت: “من جغدم و شب هنگام زمان من است.“ دانشجویان فرهنگستان استون کرافت، در بیستمین گردهمایی فارغ‌التحصیلی شرکت می‌کنند تا این مراسم ...
مرا به یاد آر
مرا به یاد آر
مشاهده تمام رمان های مری هیگینز کلارک
مجموعه‌ها