رمان خارجی

هزارتوهای بورخس

9789646380165
۱۳۸۴
۲۹۶ صفحه
۹۳۹ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
خورخه لوییس بورخس
صفحه نویسنده خورخه لوییس بورخس
۲۳ رمان Jorge Francisco Isidoro Luis Borges Acevedo (Spanish pronunciation: [xoɾxe lwis boɾxes]) was an Argentine writer and poet born in Buenos Aires. In 1914, his family moved to Switzerland where he attended school and traveled to Spain. On his return to Argentina in 1921, Borges began publishing his poems and essays in Surrealist literary journals. He also worked as a librarian and public lecturer. Borges was fluent in several languages. He was a target of political persecution during the Peron regime ...
دیگر رمان‌های خورخه لوییس بورخس
3 روایت از یهودا
3 روایت از یهودا این کتاب از مجموعه هزارتوی بورخس منتشر شده است، مجموعه‌ای که به راستی شامل داستان‌ها و نوشته‌هایی است که خواننده را وارد هزارتوی معنایی و تصویری می‌کند. بورخس استاد تلفیق مضامینی چون رویاها، ادیان، افسانه‌ها و اساطیر و ... بود.
گزارش برودی
گزارش برودی نیلسن‌ها از آن دست مردانی بودند که به دنبال لذات جسمانی هستند اما ماجراهای عاشقانه آنها، از هشتی‌ها و دالان‌های خانه‌های بدنام فراتر نمی‌رفت. بنابراین وقتی کریستین، جولیا بورگورس را به خانه‌اش برد تا با او زندگی کند، حرف و حدیث زیادی به راه انداخت... این کتاب از مجموعه« هزارتوی بورخس» منتشر شده است، مجموعه‌ای که به راستی شامل داستان‌ها و نوشته‌هایی ...
کتاب موجودات خیالی
کتاب موجودات خیالی عنوان این کتاب مبین درستی این نظریه است که در جهان همه چیز با هم پیوند دارد: از شاهزاده هملت گرفته تا نقطه، خط و سطح، سطوح مستوی گسترده و کثیرالوجه، از پیوند میان اسم‌های کلی گرفته تا شاید وابستگی هر یک از ما با یکی از ارباب انواع. مختصر بگوییم پیوند همه چیزها با هم؛ با جهان. با این ...
آگراندیسمان (داستان‌هایی از استادان آرژانتینی)
آگراندیسمان (داستان‌هایی از استادان آرژانتینی) در شهری کوچک در اسکاتلند کتاب‌هایی می‌فروشند با صفحه‌ای خالی مخفی شده جایی در کتاب. اگر خواننده به این صفحه برسد و ساعت سه بعدازظهر باشد، او می‌میرد... در آمالفی، آن‌جا به پایان می‌رسد، موج‌شکنی هست که امتداد می‌یابد تا توی دریا و شام. آن دورها، بعد از آخرین فانوس دریایی، می‌توان شنید سگی پارس می‌کند... مردی دارد روی مسواکش ...
داستان جنگجو و دوشیزه اسیر
داستان جنگجو و دوشیزه اسیر سواری خونین و خسته و فرسوده، از شرق به سویم می‌آمد. در چند قدمی من از اسب پیاده شد و با صدایی تسکین‌ناپذیر و بی‌رمق به زبان لاتینی، نام رودخانه‌ای را از من پرسید که در کنار دیوارهای شهر جاری بود. به او گفتم رود مصر است که از باران آب می‌گیرد. او با ترش‌رویی جواب داد: «من در جستجوی ...
مشاهده تمام رمان های خورخه لوییس بورخس
مجموعه‌ها