رمان خارجی

در تنگ

(La porte etroite)

این‌جا قصد نوشتن نخستین خاطره‌های خود را ندارم و آن‌چه می‌خواهم بنویسم تنها خاطره‌هایی است که به این سرگذشت ارتباط دارد. و می‌توانم بگویم که این ماجرا درست در سال مرگ پدرم آغاز می‌شود. شاید احساس من که از سوگواری‌مان و اگر غم خودم نبود، دست کم از دیدن غصه مادرم به هیجان آمده بود مرا مستعد تاثرهای تازه‌ای می‌کرد: بچه زودرسی بودم، آن سال که به فونگوزمار برگشتیم، ژولیت و روبر هر دو به نظرم بچه آمدند، اما چون آلیسا را بازدیدم، ناگهان دریافتم که دیگر هیچ یک از ما دو تن بچه نیستیم.

نیلوفر
9789644481611
۱۳۸۶
۱۸۴ صفحه
۲۰۲۱ مشاهده
۰ نقل قول
آندره ژید
صفحه نویسنده آندره ژید
۲۲ رمان آندره پل ژيد در سال ۱۸۶۹ به دنيا آمد و از نظر ذهنيت و روحيه به آينده تعلق داشت؛ وي « زمان متغير» را فعالانه تجربه مي كرد و در تلاش براي ساختن آينده بود .ژيد از ريشه مذهبي دوگانه اي برخوردار بود : پدرش پروتستان و مادرش كاتوليكي بسيار ديندارتر و جزمي تر از شوهرش بود. پدر آندره به فاصله كمي پس از تولد او درگذشت. وي در كنار دو بانوي سختگير مذهبي (مادر و مادربزرگش) رشد كرد و البته ...
دیگر رمان‌های آندره ژید
محاکمه
محاکمه محاکمه، رمانی ناتمام از فرانتس کافکا می‌باشد که در اولین بار در سال 1925 چاپ شد. این کتاب از مشهورترین آثار کافکاست و داستان مردی را روایت می‌کند که به جرمی دستگیر و محاکمه می‌کردد که هرگز ماهیتش نه برای خودش و نه برای خواننده مشخص و روشن نمی‌شود. این اثر را آندره ژید نویسنده نامدار فرانسوی در قالب نمایشنامه ...
ایزابل
ایزابل ایزابل، دختر زیبای گریزپا، در دل شب‌ها، دزدانه به باغ کارفورش می‌آمد... از بس کوشیده بود رازش را پنهان دارد، بچه علیلی به دنیا آورده بود... ایزابل سال‌ها پیش نامه‌ای برای دلدار خود نوشت، اما جوان ناکام پیش از دریافت نامه، پای دیوار باغی چشم از جهان فرو بسته بود. دلبر ایزابل را چه کسی، چه گونه و چرا کشته ...
اگر دانه نمیرد
اگر دانه نمیرد قصد دارم خاطراتم را درست همان‌طور که به یادم می‌آید، به روی کاغذ بیاورم، بی‌آنکه سعی داشته باشم نظم و ترتیبی برایشان قائل شوم. بیشترین کوششی که می‌توانم بکنم، این است که این خاطرات را برحسب آدم‌ها و مکان‌ها طبقه‌بندی کنم؛ حافظه‌ام به ندرت درباره مکان‌ها خطا می‌کند، اما گاه در تاریخ‌ها اشتباه می‌کنم. وقتی به گذشته می‌اندیشم، به آدمی ...
رذل
رذل بله، برادر عزیزم، حدس تو درست است، میشل سرگذشت خود را برای ما بیان کرد. تو از من خواهش کردی که آن را برای تو بنویسم، منهم قول دادم و اکنون به وعده خود وفا می‌کنم، ولی در موقع فرستادن آن دچار تردید می‌شوم، زیرا هرآن‌چه آن را بیشتر می‌خوانم، در نظرم زشت‌تر و موحش‌تر جلوه می‌‌کند. آه نمی‌دانم درباره ...
پرومته سست زنجیر
پرومته سست زنجیر آقا یکماه است که شما این مطلب را به من گفته‌اید، و من نتوانستم هیچگونه پاسخ دقیقی به شما بدهم، اما پس از واقعه‌ای که در ماه گذشته برایم رخ داده است، هیچ خاطره‌ای از آنچه پیش از این اتفاق درباره آن فکر می‌کردم برایم نمانده است. پس من از افکار گذشته‌ام، جز آنچه برای شما تفاوت بین آنها و افکار ...
مشاهده تمام رمان های آندره ژید
مجموعه‌ها