نمایش‌نامه
بنا به درخواست ژاک کوپو 6 سخنرانی درباره داستایوفسکی و آثار او در تماشاخانه ویوکولومبیه ایراد شد که در مجله هفته‌نامه به چاپ رسید. بعد در سال 1923 همه این نوشته‌ها و سخنرانی‌ها با هم در یک جلد کتاب منتشر شد. کتاب حاضر ترجمه همین اثر می‌باشد.
صفحه نویسنده
آندره ژید
۲۲ رمان
آندره پل ژيد در سال ۱۸۶۹ به دنيا آمد و از نظر ذهنيت و روحيه به آينده تعلق داشت؛ وي « زمان متغير» را فعالانه تجربه مي كرد و در تلاش براي ساختن آينده بود .ژيد از ريشه مذهبي دوگانه اي برخوردار بود : پدرش پروتستان و مادرش كاتوليكي بسيار ديندارتر و جزمي تر از شوهرش بود. پدر آندره به فاصله كمي پس از تولد او درگذشت.
وي در كنار دو بانوي سختگير مذهبي (مادر و مادربزرگش) رشد كرد و البته ...
پرومته سست زنجیر
آقا یکماه است که شما این مطلب را به من گفته‌اید، و من نتوانستم هیچگونه پاسخ دقیقی به شما بدهم، اما پس از واقعه‌ای که در ماه گذشته برایم رخ داده است، هیچ خاطره‌ای از آنچه پیش از این اتفاق درباره آن فکر می‌کردم برایم نمانده است.
پس من از افکار گذشته‌ام، جز آنچه برای شما تفاوت بین آنها و افکار ...
مائده‌های زمینی و مائده‌های تازه
آندره ژید معتقد بود که مهم‌ترین اصل برای هر کسی آن است که به رغم همه ابهامات و چندگانگی‌هایی که در درون خود سراغ دارد، با خویشتن خویش صادق باشد. سرتاسر مایده‌های زمینی گواه این مدعاست. او هرگز در پی آن نبود که مریدان و پیروانی برای خود گرد آورد و به صراحت گفته است: کتابم را به دور افکن... ...
آهنگ عشق
همان گونه که سنفونی ششم یا سنفونی پاستورال در دنیا‌ی موسیقی یکی از دل‌انگیزترین و لطیف‌ترین آثار بتهوون شناخته شده است اهل نظر داستان آهنگ عشق یا سنفونی پاستورال را نیز در زمینه ادبیات، انسانی‌ترین و پراحساس‌ترین نوشته آندره ژید می‌دانند و از این رو از میان قشر کتاب خوان دنیا کمتر کسی را می‌توان یافت که دست کم یک ...
دخمه‌های واتیکان
دخمه‌های واتیکان یکی از درخشان‌ترین آثار آندره ژید است. کتاب حاضر در واقع نوعی هجونامه و انتقاد از برخی آرمان‌های کلی اندیشه‌های جزمی و اعتقادات و فرضیات جامعه دست‌خوش دگرگونی غرب است. نویسنده در اثر خود با روشن‌بینی خیره کننده و طنزی ظریف آشفتگی‌های اجتماعی و سیاسی و نتایج عملی آن در زندگی روزمره مردم را بدون هیچگونه پیش‌داوری در ...
مکتب زنان
اتفاق عجیبی افتاد. شاهد آن بودم که ناگهان سرش را در میان دستانش گرفت و گریه کرد. تظاهری در میان نبود. اشک‌هایش آن‌قدر واقعی بودند که تمام پیکرش را به لرزه در آوردند، اشک‌های واقعی که انگشتانش را خیس کردند و روی گونه‌هایش چکیدند، در حالی که بیست بار با صدای دیوانه‌وار این جمله را تکرار کرد:
همسرم دیگر مرا دوست ...