رمان خارجی

مرا نگین کوچولو می‌نامیدند

(La petite bijau)

بر شخصیت‌های آثار مدیانو بی‌قراری و احساس ناامنی حاکم است. آن‌ها از هیچ‌چیز مطمئن نیستند، نه از گذشته‌شان، نه از حافظه‌شان، نه از احساسات‌شان و نه از زندگی‌ای که تجربه می‌کنند. چون زبانه‌های آتش‌اند، هر طور که بشود، ادامه حیات می‌دهند. شخصیت‌های او ساده، معمولی، خوابگرد، ماجراجو و به شدت تاثرآورند. آثار او بین رمانتیسم و سری نوار، بین آثار فیتس جرالد و ژرژ سیمنون در نوسان است و اغلب از راز و ابهام آکنده است، همان‌چیزی که مدیانو نتوانسته است با عبارتی بهتر از «امور باورنکردنی اجتماعی» توصیفش کند و عادی‌ترین سرنوشت‌ها را در بر می‌گیرد. این رمان نیروی خود را مدیون سبک روشن و دقیق نویسنده، همان «نوشتار پاکیزه‌»‌ای است که مبین ادبیات نیمه دوم قرن بیستم است. این سبک رمان را دلنشین و دردناک کرده است. با گزینش روایت به اول شخص، در نوسان بین حال و گذشته، مدیانو در روح دختری جوان نفوذ می‌کند و ما را به طرف کمک به او می‌راند، کاری که موقعیت ما به عنوان خواننده اجازه آن را به ما نمی‌دهد.

اختران
9789647514392
۱۳۸۳
۱۳۶ صفحه
۹۲۹ مشاهده
۰ نقل قول
پاتریک مدیانو
صفحه نویسنده پاتریک مدیانو
۲۴ رمان Patrick Modiano is a French language novelist.

He is a winner of the Grand prix du roman de l'Académie française in 1972 and the Prix Goncourt in 1978 for his novel Rue des boutiques obscures.

Modiano's parents met in occupied Paris during World War II and began their relationship in semi-clandestinity. Modiano's childhood took place in a unique atmosphere: between the absence of his father -- of which he heard many troubled stories -- and his mother's frequent ...
دیگر رمان‌های پاتریک مدیانو
سیرکی که می‌گذرد
سیرکی که می‌گذرد در میدان شاتله می‌خواست سوار مترو شود. درست زمان شلوغی مترو بود. نزدیک در خروجی واگن، چسبیده به هم ایستاده بودیم. در هر ایستگاه مسافران تازه دوباره سوار می‌شدیم. سرش را روی شانه‌ام گذاشت و با لبخندی گفت: «هیچ‌کس تو این شلوغی نمی‌تواند پیدای‌مان کند.» در ایستگاه گاردونور با موج مسافرانی همراه شده بودیم که طرف قطارهای حومه شهر سرازیر می‌شدند. ...
محله گمشده
محله گمشده هیچ‌وقت در پاریس، چنان گرمای شبانه‌ای را حس نکرده بودم، و همین موضوع حس غیرواقعی بودنی را که در دل این شهر شبح‌وار تجربه می‌کردم، افزایش می‌داد. شاید خود من شبح بودم؟ دنبال چیزی می‌گشتم تا خودم را به آن بند کنم... شخصیت‌های مودیانو همیشه ناآرام هستند و هیچ‌وقت احساس آرامش نمی‌کنند. آنها درباره هیچ چیز اطمینان ندارند، نه درباره رگ ...
پرسه‌های شبانه
پرسه‌های شبانه جنگل، خیابان‌های خالی، ساختمان‌های تیره. پنجره‌ای روشن که شما را به فکر وا می‌دارد شاید در یک زندگی دیگر فراموش کرده‌اید لامپی را خاموش کنید، شاید هم کسی هنوز منتظر شماست. تو جایی همین نزدیکی‌ها خودت را مخفی کرده‌ای اما به چه نامی؟ من آن خیابان را پیدا خواهم کرد. ولی، روزها می‌گذرند، زمان می‌گذرد و من هر بار به ...
فراتر از فراموشی
فراتر از فراموشی فراتر از فراموشی برای اولین‏بار در سالِ 1995 منتشر شد. رمانی که پاتریک مودیانو مثلِ همیشه در آن گم‌ شدن و رؤیاها را به‏هم پیوند زده است. مودیانو که متولد آخرین سال جنگِ دوم جهانی یعنی سالِ 1945 است و جوایز متعددی از جمله جایزه‌ی نوبلِ ادبیات 2014 را از آنِ خود کرده است، در رمان‌هایش حال‏وهوایی پروستی را تعقیب ...
علف شبانه
علف شبانه «اگه من یه نفر رو کشته بودم چی می‌گفتی؟» فکر کردم شوخی می‌کند یا این سوال را به خاطر رمان‌های پلیسی‌ای می‌پرسد که عادت به خواندن‌شان داشت. علاوه بر این، این کتاب‌ها تنها چیزی بودند که او می‌خواند. شاید در یکی از آن رمان‌ها، زنی همین سوال را از نامزد خود می‌پرسید. «چی می‌گفتم؟ هیچ‌چی.» امروز هم همان جواب را می‌دادم. آیا ما ...
مشاهده تمام رمان های پاتریک مدیانو
مجموعه‌ها