پس از دستگیری هانری دالبر و بستن دست او، استارکوف یا همان اسکارتیف، دزد دریایی معروف، به نزدیک او رفت و گفت: بگذار یک راز را به اطلاعت برسانم. هانری ساکت ماند و استارکوف ادامه داد: وقتی بردهها، سوار کشتی میشدند، من از طریق اسکویلو دستور دادم عدهیی از راهزنان هم همراه آنان سوار کشتی شوند. چون تازه آنجا بود که متوجه شدم فرمانده کشتی سیفلانتا تو هستی و به کمک همانها هم، تو همراهانت شکست خوردید.