مجموعه داستان خارجی

داستان‌های کوتاه از نویسندگان اسلاو

در این کتاب داستان‌هایی از نویسندگان روسیه، اوکراین، چک، بلغارستان و لهستان گردآوری شده است. برخی از این نویسندگان در ایران شناخته شده هستند و نام برخی دیگر ناآشناست. بیشتر داستان‌ها به زبان طنز هستند و مضمون‌های نیرومند در آن‌ها به چشم می‌خورد. با وجود آنکه نویسندگان این آثار پیشینه‌های تاریخی و فرهنگی مشترک میان اقوام اسلاو را دارا هستند، ولی به واسطه آنکه به هر حال در شرایط زمانی و مکانی مختلفی می‌زیسته‌اند، جهان‌بینی‌های گوناگونی در داستان‌ها به چشم می‌خورد که بر فرم و شیوه روایت نیز تاثیرگذار است. از این‌رو خواننده با مجموعه‌ای از رویکردهای مختلف ادبی روبه‌رو می‌شود که در کنار یکدیگر، گوشه‌هایی از ادبیات اسلاو را شکل می‌دهند.

هرمس
9789643637835
۱۳۹۱
۳۰۲ صفحه
۹۷۵ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
سیب سرخ
سیب سرخ شب است عیسابکف نشسته است و فکر می‌کند نامه‌اش را چه طور شروع کند؟ در این نامه چه باید بنویسد؟ این کار بسیار مشکل، و تقریبا غیر ممکن است چه چیزها که برای گفتن وجود دارد، خیلی حرف‌ها جمع شده‌اند! آیا زن اعتراف‌های او را که خیلی دیر صورت می‌گیرد درک خواهد کرد؟
قرار بازی (داستان‌هایی از زنان نویسنده غربی) مجموعه داستان
قرار بازی (داستان‌هایی از زنان نویسنده غربی) مجموعه داستان ... فران به آشپزخانه رفت. لیز کمی به سوی پنجره متمایل شد و نگاهی به اطراف انداخت. آپارتمان رو به غرب بود. گرچه از ارتفاع نگاه می کرد، اما در مورد جهت دیدش مطمئن بود. هنوز عادت به دیدن چنین منظره‌هایی از آن ارتفاع را نداشت و این که به راحتی شاهد زندگی دیگران باشد...
سگ 1 میلیون شپشی (مجموعه داستان کوتاه)
سگ 1 میلیون شپشی (مجموعه داستان کوتاه) با تعجب می‌پرسد، مگر چند تا درخت سیب دارید ؟ می‌خواهم بگویم هشت‌تا، اما حرفم را می‌خورم. وقتی که او حتی یک پدر ندارد، من چطور می‌توانم بگویم که هشت‌تا درخت سیب داریم! می‌گویم، ما فقط یک درخت سیب داریم،...
بعضی زن‌ها
بعضی زن‌ها آرچي مك‌لاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يك‌بار مي‌شنيد هرگز فراموش نمي‌كرد. صدايي صاف و محكم. كلمه‌ها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا مي‌كرد. آواز محزون و يكنواخت و بي‌پيرايه‌اش، چيزهايي را بيان مي‌كرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
بعضی زن‌ها
بعضی زن‌ها آرچي مك‌لاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يك‌بار مي‌شنيد هرگز فراموش نمي‌كرد. صدايي صاف و محكم. كلمه‌ها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا مي‌كرد. آواز محزون و يكنواخت و بي‌پيرايه‌اش، چيزهايي را بيان مي‌كرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها