آباجیم اسفند دود میکند و میگوید: چهارشنبهزا پنجشنبهزا... بترکه چشم حسود. چشم حسودها یکی یکی میترکد. دلم برای آباجیم میسوزد. یک پسرم برای او میزایم. آباجیم میگوید: بزا، بزا، تا میتونی پسر بزا. پسر آب و دونهس، پسر ملک خونهس.
درختی که کلاغ نداشت
مجموعه «بهترین نویسندگان ایران»، با در کنار هم قرار دادن داستانهایی از نویسندگان تاثیرگذار و صاحب نام حوزه کودک، همراه تصویرگریهایی متناسب، مجموعهای ماندگار و قابل مطالعه از آثار این بزرگان گردآورده است.
درختی که کلاغ نداشت داستانی است کودکانه و دلنشین از «محمدرضا شمس» با تصویرگری خاص «زهرا عسگری».
شبح سفیدپوش (قصههای بترس برای بچههای نترس 2)
چاه پر از هیولا، مردآزما، دی زنگرو، خون آشامی که توی خواب راه می ره. شبح های سفیدپوش وسط جاده ها، دست های که از توی آینه بیرون می آن و اسکلتی که برای خودش جشن تولد می گیره... از این چیزا می ترسی؟ می ترسی و می لرزی؟ می لرزی و خیس می شی؟ اگه فکر می کنی بچه ...
من زن بابا و دماغ بابام
افسانههای اینور آب
افسانههای اینور آب روایتی تازه از افسانههای ایرانی است. زبان روان و گاه شوخ و بازیگوش راوی به این افسانهها حال و هوایی تازه داده و آنها را برای مخاطب خواندنیتر کرده است.