رمان نوجوان

دختره خل و چل

آباجی‌‌م اسفند دود می‌کند و می‌گوید: چهارشنبه‌زا پنج‌شنبه‌زا... بترکه چشم حسود. چشم حسودها یکی یکی می‌ترکد. دلم برای آباجی‌م می‌سوزد. یک پسرم برای او می‌زایم. آباجی‌م می‌گوید: بزا، بزا، تا می‌تونی پسر بزا. پسر آب و دونه‌س، پسر ملک خونه‌س.

حوض نقره
9789647961745
۱۳۹۱
۸۴ صفحه
۳۲۵ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های محمدرضا شمس
افسانه‌های این‌ور آب
افسانه‌های این‌ور آب افسانه‌های این‌ور آب روایتی تازه از افسانه‌های ایرانی است. زبان روان و گاه شوخ و بازیگوش راوی به این افسانه‌ها حال و هوایی تازه داده و آن‌ها را برای مخاطب خواندنی‌تر کرده است.
داس مرگ (قصه‌های بترس برای بچه‌های نترس 3)
داس مرگ (قصه‌های بترس برای بچه‌های نترس 3) جن‌هایی که سونای بخار می‌گیرن، پسرِ هیولا، ایسچی، گرگینه، دراکولا، مرگ با داس بلندش توی اتوبوس، دوربینی که از هرکسی عکس بگیره اون ناپدید می‌شه، شبح‌های بی‌خانمان... از این چیزها می‌ترسی؟ می‌ترسی و می‌لرزی؟ می‌لرزی و خیس می‌شی؟ اگه فکر می‌کنی بچه‌ی نَترسی هستی، بیا وسط! اگه دلت می‌خواد ترس رو توی داستان مزه‌مزه کنی، دلت رو بزن به دریا و بیا جلو! اگه ...
رقص جن‌ها
رقص جن‌ها -... ولک آقایی که شما باشید بووای ما یه گاو داشت به چه گندگی. ئی قدر این گاوه بزرگ بود. ئی قدر بزرگ بود که سه ماه تموم، می‌فهمی چی می‌گم؟ سه ماه تموم طول می‌کشید پای پیاده از دمش تا سرش بری. برای همین شهرداری پشتشه آسفالت کرده بود و تاکسی‌رانی هم ماشین‌های خطی اونجا رو راه انداخته بود ...
من زن بابا و دماغ بابام
من زن بابا و دماغ بابام
اسکلت خون‌آشام (قصه‌های بترس برای بچه‌های نترس 1)
اسکلت خون‌آشام (قصه‌های بترس برای بچه‌های نترس 1) اسکلت‌های خون‌آشام، اتوبوس‌هایی که فقط مرده‌ها رو سوار می‌کنند، هیولاهایی که دیکته می‌گن. جن‌هایی که توی متکا زندگی می‌کنند، زن‌های قوزی، گرگینه‌ها... از این چیزها می‌ترسی؟ می‌ترسی و می‌لرزی؟ می‌لرزی و خیس می‌شی؟ اگه فکر می‌کنی بچه‌ی نَترسی هستی، بیا وسط! اگه دلت می‌خواد ترس رو توی داستان مزه‌مزه کنی، دلت رو بزن به دریا و بیا جلو! اگه دلت می‌خواد با موجودات عجیب‌وغریب ...
مشاهده تمام رمان های محمدرضا شمس
مجموعه‌ها