رمان ایرانی

باغ گمشده

شب سرد مهرگانی نه فقط شبی از فصلی سد، که شب و روز دنیایی به سردی گراییده است. باغ اجدادی فرو می‌ریزد. احساس از دست رفتن و فنا شدن قربانیان را بر آن می‌دارد تا دگر باره بسازندش، اما خیانت، نفرین و عفریت مرگ تقدیری دیگر را مقدر کرده‌اند. تصویرها جان می‌گیرند و شرق با تمامی هیبت خود نفس می‌کشد تا دگر باره خود با بسازد، امروز را بسازد بر مبنای دیروزها، دیروزهایی که ابهام و خون بر بود و نبودش و چند و چونش سایه افکنده است.

ققنوس
9789643113964
۱۳۸۸
۳۶۰ صفحه
۸۱۴ مشاهده
۰ نقل قول
صفحه نویسنده جواد مجابی
۲۵ رمان Javad Mojabi
دیگر رمان‌های جواد مجابی
بغل کردن دنیا (طنز نگاره)
بغل کردن دنیا (طنز نگاره) فروردین: خوشبختی بزرگی در نزدیکی شماست، آن را به خوبی نمی‌بینید، چون کورید، یا عقل درست و حسابی ندارید، کافی‌ست نگاهی به اطراف خود در بانک بیاندازید، توی این شغل ساده‌ترین کار اختلاس‌ست، کافی‌ست بتوانید حساب‌سازی کنید. اگر تنهایی جرئت ندارید باند تشکیل بدهید، با خودتان روراست باشید، از ته دل پول پرست هستید، خب چه عیبی دارد؟ متولدین این ...
قصه روشن
قصه روشن مشکل این بود که چگونه از نقش این هیولای گندان خلاص شویم، هیولائی که زندگیش مرگ آفرین بود و مرگش نیز زندگی را به آلایشی عفونت بار تهدید می‌کرد. چاره این بود که گیاه را به همانجا که از آن برآمده بود باز پس فرستیم به اعماق مرداب‌ها، به خلاء بدویت، به عدم ماورای خویش. از همان روز که ...
در این تیمارخانه
در این تیمارخانه نویسنده در این رمان از شیوه کلاژ یا تکه‌چسبانی بهره برده‌ است. به این معنا که در متن روایت رمان، که نویسنده به انفجار خانواده سنتی در دنیای مدرن می پردازد، تکه‌هایی از متن‌های معتبر تاریخی، عرفانی و ادبی ایران جابه‌جا نقل شده است. درواقع هر جا که متناسب بوده که مطلبی از دیدگاه تاریخی مطرح شود عین آن واقعه ...
به قول مردم گفتنی (چند و چونی خندستانی)
به قول مردم گفتنی (چند و چونی خندستانی) ادبیات مردمی بخش مهمی از فرهنگ شفاهی هر ملتی است که حامل آرزوها، انتقادها و رابطه‌های تلخ و شیرین و شور افراد یک جامعه است. ادبیات شفاهی شامل قصه‌ها، متل‌ها و متلک‌ها، ضرب‌المثل‌ها و تمثیل‌ها، لطیفه‌ها و هجویه‌ها، تکیه‌کلام‌ها، زبان‌های مخفی و اصطلاحات عوامانه هر دوره است. اضافه می‌شود به این بخش: انواع فحش‌ها و نفرین‌ها، دعاها و تعاریف‌ها، سرودها ...
مومیایی
مومیایی «خدایگان کشته شد.» واقعه، چون تندری در آسمان شبانه ترکید، خبر بر بال‌های باد، آفاق را در نور دید. مرگ خدایگان همچون زندگیش، از دژ شاهی به‌سان طلسمی باطل شده، به هوا برخاست، از فراز باغ‌ها، کوشک‌ها، میدان‌ها، سراها، بازارها، شهرها و ایالات گذشت؛ از فراز کشورها و قاره‌ها عبور کرد و در سراسر گیرنده‌های جهان ارتباطات، طنین افکند. واقعه یورش می‌آورد، ...
مشاهده تمام رمان های جواد مجابی
مجموعه‌ها