رمان نوجوان

وقتی او بیاید

آهو پای زخمی‌اش را دراز کرد به درخت بید تکیه داد و گفت: دیروز گرگ تنها بچه‌ام را پاره پاره کرد و خورد. کمر بید از شنیدن این خبر خمیده‌تر شد. جویبار ناگهان بر خود لرزید و اشک در چشمهای گل سرخ حلقه زد. آهو پیش از آنکه بقیه حرفی بزنند یا سوالی بکنند ادامه داد: تنها فرزندم را بسیار دوست داشتم، اما همه درد من این نیست. گل سرخ و بید مجنون و جویبار هر سه با هم پرسیدند: همه درد تو این نیست؟ مصیبت به این بزرگی... آهو گفت: این مصیبت بزرگ هست اما زخم اصلی من بسیار عمیق‌تر است. درد من...

9789643373559
۱۳۸۷
۲۴ صفحه
۹۰۴ مشاهده
۰ نقل قول
مهدی شجاعی
صفحه نویسنده مهدی شجاعی
۲۹ رمان سیدمهدی شجاعی در شهریور ماه سال 1339 در تهران به دنیا آمد. در سال 1356 پس از اخذ دیپلم ریاضی، به دانشكده هنرهای دراماتیك وارد شد و در رشته ادبیات دراماتیك به ادامه تحصیل پرداخت. هم‌زمان، به دانشكده حقوق دانشگاه تهران رفت و پس از چند سال تحصیل در رشته علوم سیاسی، پیش از اخذ مدرك كارشناسی، آن‌را رها كرد و به‌طور جدی كار نوشتن را در قالب‌های مختلف ادبی ادامه داد.

حوالی سال‌های 58 و 59 یعنی حدود ...
دیگر رمان‌های مهدی شجاعی
مرد رویاها
مرد رویاها چمران: من یک تکلیفی تو این عالم دارم که فکر می‌کنم برای انجام اون تکلیف به دنیا آمده‌ام. نگاه نکن به دکترای فیزیک پلاسما، نگاه نکن به حقوق ماهی چند هزار دلار، نگاه نکن به پیشنهادهای وسوسه‌برانگیز شرکت‌های بزرگ آمریکایی... من به زودی همه این‌ها را باید بگذارم و برم.
طوفان دیگری در راه است
طوفان دیگری در راه است فکر می‌کنم دچار حالتی شبیه «دوست داشتن» شده باشم! نمی‌توانم اسمش را بگذارم عشق. برای این‌که به قول همیشه تو، عشق ساده نیست. ولی دوست داشتن چرا! کافی‌ست که تو دختری را تصادفا در یک مهمانی ببینی ـ مهمانی‌‌ای که ایرانی‌ها به مناسبت چهارشنبه سوری برگزار کرده‌‌اند ـ و قیافه‌اش به دلت بنشیند. و به‌خصوص چاله‌ای که موقع خندیدن، روی گونه‌اش ...
ماجرای 1 نامه
ماجرای 1 نامه مرد ژولیده از دیار عرب آمده و برای شاهنشاه ایران خسرو پرویز پیام آورده است. این خبر دهان به دهان می‌گردد و به گوش خسرو پرویز می‌رسد. خسرو پرویز که بر تخت جواهرنشان خود تکیه داده است آرام و بی‌اعتنا می‌گوید: بیاید.
کشتی پهلوگرفته
کشتی پهلوگرفته آن روزها که مرا در حرا با خدا خلوتی دوست‌داشتنی بود، جبرئیل؛ این قاصد میان عاشق و معشوق، این رابط میان عابد و معبود، این ملک خوب و صمیمی، این امین رازهای من و پیام‌های خداوند، پیام آورد که معبود، 40 شبانه روز تو را می‌خواند، 1 خلوت مدام 40 روزه از تو می‌طلبد...
سقای آب و ادب
سقای آب و ادب این سرزمین را به یقین می‌شناسی! کربلای بعد از واقعه است!‌ کربلای پس از عاشورا است. و اینان که تدفین پیکر شهیدان را به پایان می‌برند، قوم بنی‌اسدند. سجاد که این‌چنین مغموم و گریان و خمیده و در خود شکسته است، پس از تدفین پیکر پدر، به تدفین این پیکر دیگر مشغول گشته است.
مشاهده تمام رمان های مهدی شجاعی
مجموعه‌ها