رمان خارجی

تنها خواهم رفت

(Ill walk alone)

ملکه هیجان و اضطراب دوباره برگشته است! آخرین رمان مری هیگینز کلارک یا به عبارتی سی‌امین رمان او به یکی از هیجان‌برانگیزترین کارهای او تبدیل شده است. او در کتاب جدیدش به تازه‌ترین نوع جرم و جنایت، یعنی جعل هویت افراد می‌پردازد. شاید تا به حال چیزی در این مورد نخوانده یا خودتان تجربه نکرده باشید که چقدر می‌تواند ترسناک باشد که فردی دیگر خودش را جای شما بزند و همه حساب‌های بانکی، کارت‌های اعتباری و شخصیت شما را بدزدد. در رمان تنها خواهم رفت، زان مورلند، طراحی زیبا و با استعداد که از موقعیت کاری خیلی خوبی در منهتن برخوردار است، در اوج وحشت متوجه می‌شود که فردی نه تنها به حساب‌های بانکی او دسترسی پیدا کرده است، بلکه قصد ویران کردن زندگی شخصی و حرفه‌ای او را نیز دارد. این فرد خودش را درگیر جنایتی دیگر، از جمله بچه‌ربایی و قتل نیز می‌کند و زان متهم اصلی در پرونده دزدیده شدن پسرش که او سال پیش در سنترال پارک نیویورک ناپدید شده است، قلمداد می‌شود واقعه ویران کننده‌ای که او را بین امید و ناامیدی معلق نگه داشته است.

لیوسا
9786005138573
۱۳۹۱
۴۳۲ صفحه
۱۰۹۳ مشاهده
۰ نقل قول
مری هیگینز کلارک
صفحه نویسنده مری هیگینز کلارک
۳۳ رمان مری هیگینز کلارک یکی از چهره‌های مطرح داستان نویسی آمریکا و فارغ التحصیل رشته فلسفه از دانشگاه فورد هام است وی تا کنون سیزده دکتری افتخاری دریافت کرده‌است. کلارک نویسنده ۲۱ اثر پر فروش, به«ملکه تعلیق»مشهور است خانم کلارک در سال ۱۹۶۴ با نوشتن داستانهای کوتاه کار نویسندگی را شروع کرد و پس از فوت شوهر برای تامین معاش ۵ فرزندش روزها به کار در رادیو و شبها به رمان نویسی می‌پرداخت. اولین کتاب او در آرزوی بهشت نام داشت ...
دیگر رمان‌های مری هیگینز کلارک
هیچ جایی مثل خانه نیست
هیچ جایی مثل خانه نیست نشانه‌های زیادی وجود دارد که هویت سلیا در جامعه حقیقی است. زمانی که جورجت گرو، همان مشاور املاکی که خانه را به آلکس فروخت، به طرز فجیعی به قتل رسید، سلیا به عنوان اولین فرد حاضر در صحنه جنایت تبدیل به یک مظنون شد. در همان حالی که سلیا برای اثبات بی‌گناهی‌اش مبارزه می کرد، غافل از این بود که او ...
قلبم را به تو هدیه می‌کنم
قلبم را به تو هدیه می‌کنم پس از اینکه ناتالی رینز، ستاره معروف برادوی، در منزلش واقع در کلاستر نیوجرسی به ضرب گلوله به قتل می‌رسد، همسرش گرگ آلدریچ، به این دلیل که آن دو در آستانه جدایی بودند، مظنون اصلی این قتل شناخته می‌شود. دو سال بعد با شهادت جیمی ایستن، مجرم سابقه‌دار، که ادعا می‌کند آلدریچ می‌خواسته او را اجیر کند تا ناتالی را به ...
سایه لبخند تو
سایه لبخند تو اولیویای 82 ساله با جسمی ناتوان و قلبی تقریبا از کارافتاده، می‌داند که برای تصمیم‌گیری وقت چندانی برایش نمانده. تنها کسانی که از انتخاب نهایی او باخبرند کسانی هستند که سال‌هاست از میراث گانون سواستفاده می‌کنند و برخی از این افراد برای خاموش کردن او و بی‌خبر نگه‌داشتن مونیکا از این راز از هیچ‌کاری فروگذار نمی‌کنند، حتی قتل. در این میان ...
الان کجایی
الان کجایی ده سال از روزی که کوین مکنزی (مک) ناپدید شده، گذشته است. مک که تازه فارغ‌التحصیل شده و در دانشکده‌ی حقوق دوک ثبت نام کرده بود، یک روز آپارتمانش را ترک کرده و از آن به بعد دیگر هرگز کسی او را ندیده است. مک هر سال در روز مادر به مادرش تلفن می‌زند و هربار به او اطمینان خاطر ...
بگذار تو را معشوقم بنامم
بگذار تو را معشوقم بنامم کری مک گراث به فاصله‌ی دو هفته، دو بار با منظره‌ای هولناک روبرو می‌شود: دکتر اسمیت، جراح پلاستیک، بیماران خود را به شکل زن جوانی درمی‌آورد که چندین سال پیش به قتل رسیده‌اند. کری بخوبی آن زن زیبا و جوان را که سوزان نام داشت، به خاطر می‌آورد: در آن زمان که شوهر زن محکوم شد، او نماینده‌ی دادستان بود ... اما ...
مشاهده تمام رمان های مری هیگینز کلارک
مجموعه‌ها