مجموعه داستان داخلی

در جستجوی واقعیت (مجموعه 30 قصه از 30 نویسنده معاصر ایران) مجموعه داستان

در این کتاب قصه‌هایی از 29 داستان‌نویس ایرانی می‌خوانیم که اکثرشان نویسندگانی حرفه‌ای و مطرح در دو دهه اخیرند. در جستجوی واقعیت تبلور و توسعه زمینه‌هایی است که در کار گذشتگان وجود داشته و به جز مسائل زیبا‌شناختی می‌توان مفهوم آرمانی و اخلاقی یک دوران را در آن جستجو کرد. در مجموعه حاضر با داستان‌نویسانی روبروییم که اثرشان ملاک انتخاب‌شان بوده است. از نگاه محمدعلی سپانلو این‌ها نمایندگان جریان داستان‌نویسی جدید فارسی هستند.

افق
9789643697389
۱۳۹۱
۸۹۶ صفحه
۲۵۴ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های محمدعلی سپانلو
قصه قدیم (111 قصه از سرچشمه‌های ایران و اسلام)
قصه قدیم (111 قصه از سرچشمه‌های ایران و اسلام) این کتاب جستجویی است برای یافتن رد پای داستان کوتاه در متون کهن ادبیات ایرانی ـ اسلامی؛ محمدعلی سپانلو، شاعر سرشانس ما، با گشت و گذار در چنین متونی 111 قطعه داستانی زیبا را انتخاب کرده که خوانندگان می‌توانند از رهگذر آن هم با سبک قصه‌گویی در ادبیات کهن ایرانی ـ اسلامی آشنا شوند و هم لحظاتی متفاوت را با ...
امیرحمزه صاحبقران و مهتر نسیم عیار
امیرحمزه صاحبقران و مهتر نسیم عیار و اما راویان اخبار چنین آورده‌اند که روزی از روزگاران پیش، در شهر مکه، پسری از خاندان ابراهیم پیامبر به دنیا آمد که او را «حمزه» نام نهادند و بعدها به «امیرحمزه صاحبقران» معروف شد. در همان روز هم، در خانواده‌ای فقیر، پسر دیگری پا به جهان گذاشت که نامش را «نسیم» نهادند و بعدها معروف شد به «مهترنسیم عیار».
قصه قدیم (111 قصه از سرچشمه‌های ایران و اسلام) مجموعه داستان
قصه قدیم (111 قصه از سرچشمه‌های ایران و اسلام) مجموعه داستان این کتاب جستجویی است برای یافتن رد پای داستان کوتاه در متون کهن ادبیات ایرانی ـ اسلامی؛ محمدعلی سپانلو، شاعر سرشانس ما، با گشت و گذار در چنین متونی 111 قطعه داستانی زیبا را انتخاب کرده که خوانندگان می‌توانند از رهگذر آن هم با سبک قصه‌گویی در ادبیات کهن ایرانی ـ اسلامی آشنا شوند و هم لحظاتی متفاوت را با ...
سفرهای سندباد
سفرهای سندباد سندباد بری و بحری. آن مرد پرسید:«نامت چیست؟» جواب داد: «سندباد باربر». مرد کهنسال تبسمی کرد و گفت: «ای جوان! بدان که تو با من همنامی. نام من «سندباد بحری» است و نام تو «سندباد بری». من مرد دریا و مرد خشکی. گفته‌های تو را شنیدم.» سندباد باربر شرم کرد و گفت:«تو را به خدا سوگند که از گفته من ...
مشاهده تمام رمان های محمدعلی سپانلو
مجموعه‌ها