رمان خارجی

اتاق شماره 6

این داستان ماجرای دکتر و پنج بیماری است که در اتاق شماره 6 بیمارستانی قرار دارند که فقط یکی از آن‌ها از طبقه ممتاز و بقیه پیشه‌ور و کاسب‌کارند... در یکی از روزهای اوایل بهار که برف سنگینی آمده بود، در گودال واقع در کنار گورستان دو جنازه کهنه پیدا می‌شود. یکی از آن‌ها جسد یک پیرزن و دیگری جسد بچه‌ای است که آثار مرگ غیرطبیعی در آن‌ها مشاهده می‌شود. شایعه کشف این دو جنازه و وجود قاتل ناشناسی در شهر ورد زبان‌ها می‌گردد و...

هرمس
9789643638016
۱۳۹۱
۹۶ صفحه
۵۳۴۳ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
آنتوان چخوف
صفحه نویسنده آنتوان چخوف
۷۶ رمان آنتون پاولوویچ چِخوف داستان‌نویس و نمایش‌نامه‌نویس برجستهٔ روس است. هر چند چخوف زندگی کوتاهی داشت و همین زندگی کوتاه همراه با بیماری بود اما بیش از ۷۰۰ اثر ادبی آفرید. او را مهم‌ترین داستان کوتاه‌نویس برمی‌شمارند و در زمینهٔ نمایش‌نامه‌نویسی نیز آثار برجسته‌ای از خود به جا گذاشته‌است و وی را پس از شکسپیر بزرگترین نمایش نامه نویس میدانند. چخوف در چهل و چهار سالگی بر اثر ابتلا به بیماری سل درگذشت. چخوف نخستین مجموعه داستان‌اش را دو سال پس از ...
دیگر رمان‌های آنتوان چخوف
اتاق شماره 6 و چند داستان دیگر
اتاق شماره 6 و چند داستان دیگر تقریبا 12 تا 15 سال پیش در یکی از بزرگ‌ترین خیابان‌های شهر، کارمندی به نام گروموف، که مردی موقر و متمول بود، در خانواده شخصی خود سکونت داشتند. گروموف دارای 2 پسر بود که سرگی و ایوان نام داشتند. سرگی، هنگامی که در کلاس چهارم دبیرستان تحصیل می‌کرد، از بیماری سل درگذشت. گویی این مرگ آغاز یک سلسله بدبختی‌ها به ...
سرگذشت ملال‌انگیز (داستان‌های کوتاه از ادبیات جهان)
سرگذشت ملال‌انگیز (داستان‌های کوتاه از ادبیات جهان) در روسیه پرفسور شایسته‌ای هست به نام نیکلای ستپانویچ فلان، کارمند عالی‌رتبه و دارای نشان‌های افتخار، نشان‌ها و مدل‌های روسی خارجی‌اش به قدری زیاد است که وقتی لازم می‌آید آن‌ها را به سینه بزند، دانشجویان ایکونوستاس به او لقب داده‌اند. و ...
ایوانف درام در 4 پرده
ایوانف درام در 4 پرده بله، جوان بودم و نفهم. من هم درباره دیگران قضاوت می‌کردم، کلاه‌بردارها و حقه‌بازها را لو می‌دادم، اما در تمام عمرم هرگز رو در رو به دزدی نگفته‌ام: «تو دزدی» درخانه به دار آویخته‌ای نباید صحبت از طناب به میان آورد. خوب تربیت شده‌ام...
زندگی من و 1 داستان دیگر (پالتویی)
زندگی من و 1 داستان دیگر (پالتویی) هرگاه من به فکر تهیه‌ی انگشتری می‌افتادم، می‌دادم این جمله را رویش بکنند، هیچ‌چیز از بین نمی‌رود من گمان نمی‌کنم که در حقیقت چیزی نیست نمی‌شود و همه چیز اثری از خود باقی می‌گذارد، کوچک‌ترین قدمی که ما برداریم در زندگی کنونی و حتی زندگی آینده اثر دارد...
مشاهده تمام رمان های آنتوان چخوف
مجموعه‌ها