کنراد در رمان کاکا سیاه جمعی از جاشویان و فرماندهانشان در معرض شوم ترین پدیده دریایی ،که طوفانی طولانی و بسیار قدرتمند است قرار میدهد و واکنشهای آن را تحلیل میکند.کم تر رمانی است که در آن چنین بخش قابل توجهی به حوادث طبیعی و واکنشهای جسورانه و قهرمانانه شخصیتها اختصاص یافته باشد.اما این رمان به هیچ وجه رمان حادثهای نیست و در آن از طوفان و آشفتگی دریا ففط به عنوان پیش رمینهای برای درک شخصیت انسان و تحلیل مضامین اخلاقی و انسانی بهره گرفته شده است.