رمان خارجی

شکار قاتل

(Dead mans folly)

چهره‌ای را شناخته بود، یا طرز راه رفتنی را، یا صدایی، چیزی شبیه به آن. همان روز اولی که آمدم اینجا، با او صحبت کردم. همه چیز را درباره خانواده فولیات برایم گفت، درباره پدرشوهرتان و خود شوهرتان، درباره پسرهایتان که در جنگ کشته شدند. فقط... هر دو آن‌ها که کشته نشدند، شدند؟ پسرتان، هنری با کشتی‌ای که در آن بود غرق شد، اما پسر دومتان، جیمز کشته نشد.

هرمس
9789643637514
۱۳۹۱
۲۶۴ صفحه
۱۴۷۲ مشاهده
۰ نقل قول
آگاتا کریستی
صفحه نویسنده آگاتا کریستی
۱۱۳ رمان بانو آگاتا کریستی، نویسنده انگلیسی داستان‌های جنایی و ادبیات کارآگاهی بود. او با نام مستعار ماری وستماکوت (به انگلیسی: Mary Westmacott) داستان‌های عاشقانه و رومانتیک نیز نوشته‌است، ولی شهرت اصلی او بخاطر ۶۶ رمان جنایی اوست. داستان‌های آگاتا کریستی، بخصوص آن دسته که در باره ماجراهای کارآگاه هرکول پوآرو و یا خانم مارپل هستند، نه تنها لقب «ملکه جنایت» را برای او به ارمغان آوردند بلکه وی را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین و مبتکرترین نویسندگانی که در راه توسعه و ...
دیگر رمان‌های آگاتا کریستی
شاهد خاموش
شاهد خاموش دکتر تانیاس با بغضی در گلو گفت: یک شب می‌خواست به من قرص خواب بدهد. چهره‌اش طوری بود که ترسیدم. قرصها را دور ریختم. آن وقت بود که به این نتیجه رسیدم که مشکل روانی دارد. بهتر است هنوز هم این طور خیال کنید که مشکل روانی داشته. واقعیت قضیه هم همین است. ولی از لحاظ حقوقی فرق می‌کند. چون می‌فهمید ...
سوزش سر انگشتان
سوزش سر انگشتان تاپنس نفس عمیقی کشید... ناگهان متوجه سایه‌ای در پشت سرش شد، ولی قبل از آنکه برگردد... ضربه‌ای محکم به سرش خورد. همراه سنگ قبر به زمین افتاد و با دردی کشنده بیهوش شد.
قتل با کتاب جادو
قتل با کتاب جادو در جزیره قاچاقچیان هتلی وجود دارد. خانم صاحب هتل سعی می‌کند هتلش را خوشنام نگه دارد، ولی به طور ناخواسته درگیر ماجرایی می‌شود، هتل او مرکزی برای گذران تعطیلات تابستانی است ولی زمانی که داستان شروع می‌شود، رنگ و روی دیگری به خود می‌گیرد، انگیزه قاچاق، سوداگران را به آن جزیره می‌کشاند و آسایش مسافران را به ناآرامی تبدیل ...
انگشت اتهام
انگشت اتهام به نظر می‌رسید که روستای آرام لیمستوک محل مناسبی برای آرامش جری بورتون تحت مراقبت و خواهرش جووانا بعد از تصادف باشد. اما خبر نامه‌ای آغشته به سم در میان مردم پخش شد که رابطه نا مشروع، بین جری و جووانا را بر ملا می‌ساخت، شوک آورتر اینکه نامه کریه در سرتاسر روستا می‌چرخید. وقتی خود کشی صورت گرفت روستا ...
حماقت گرینشاو (ماجراهای دوشیزه مارپل)
حماقت گرینشاو (ماجراهای دوشیزه مارپل) آلیسا در حالی که به عروسک زل زده بود گفت: درست است که جان ندارد، اما به نظر می‌رسد جان دارد، این‌طور نیست؟ خانم گروز در حالی که با دستمال گردگیری دور اتاق می‌چرخید، گفت: این عروسک حالم را دگرگون می‌کند، به قدری حالم را بد می‌کند که اصلا دوست ندارم وارد اتاق پرو شوم.
مشاهده تمام رمان های آگاتا کریستی
مجموعه‌ها