تاپنس نفس عمیقی کشید... ناگهان متوجه سایهای در پشت سرش شد، ولی قبل از آنکه برگردد... ضربهای محکم به سرش خورد. همراه سنگ قبر به زمین افتاد و با دردی کشنده بیهوش شد.
۱۱۳ رمان
بانو آگاتا کریستی، نویسنده انگلیسی داستانهای جنایی و ادبیات کارآگاهی بود. او با نام مستعار ماری وستماکوت (به انگلیسی: Mary Westmacott) داستانهای عاشقانه و رومانتیک نیز نوشتهاست، ولی شهرت اصلی او بخاطر ۶۶ رمان جنایی اوست. داستانهای آگاتا کریستی، بخصوص آن دسته که در باره ماجراهای کارآگاه هرکول پوآرو و یا خانم مارپل هستند، نه تنها لقب «ملکه جنایت» را برای او به ارمغان آوردند بلکه وی را بهعنوان یکی از مهمترین و مبتکرترین نویسندگانی که در راه توسعه و ...
ساعتها
شیلا لبخند کمجانی زد و رفت نزدیک کاناپه. یکباره ایستاد و عقب رفت. مردی کف اتاق افتاده بود. چشمانش نیمهباز و بیفروغ بود. لکه قرمزی روی کت خاکستریاش دیده میشد. شیلا ناخواسته خم شد. دست گذاشت روی گونههای مرد. یخ بود. دستهایش هم همینطور. دست کشید روی لکه کتش و بعد دستش را با وحشت عقب کشید. در همین موقع ...
10 بچه زنگی
ده نفر دعوت میشوند تا تعطیلات خود را در قصری افسانهای در نیگر آیلند بگذرانند. هر یک از آنها رازی برای پنهان کردن دارند. آنان در بعدازظهر باشکوه روزی تابستانی به وعدهگاه میرسند... اما بزودی سلسله حوادثی پیشبینینشده رخ می دهد و همگان را در اضطرابی نفسگیر فرو میبرد...
مرگ نقطه پایان
طلوع در استایلز اسرار خانه ییلاقی
خانم آگاتا کریستی بدون شک پرآوازهترین نویسنده داستانهای پلیسی جنایی در سراسر جهان است. قهرمان بسیاری از داستانهای او یک کاراگاه باهوش کوتاه قد و بذلهگوی بلژیکی به نام هرکول پوارو است که نظیر خالق خود، در بین ادبیات پلیسی، شهرت و محبوبیت فراوانی دارد.
معمای کارائیب
خانم مارپل با خودش گفت بعید نیست قبلا این قصه را برای فرد یا افراد دیگری در اینجا تعریف کرده باشد. در این صورت میتواند جزئیات قصه را از آن فرد بپرسد و مثلا بفهمد مردی که در آن عکس بوده چه شکلی بوه است. با خشنودی سر تکان داد و با خودش گفت همین میتواند نقطه شروع باشد...