تاپنس نفس عمیقی کشید... ناگهان متوجه سایهای در پشت سرش شد، ولی قبل از آنکه برگردد... ضربهای محکم به سرش خورد. همراه سنگ قبر به زمین افتاد و با دردی کشنده بیهوش شد.
۱۱۳ رمان
بانو آگاتا کریستی، نویسنده انگلیسی داستانهای جنایی و ادبیات کارآگاهی بود. او با نام مستعار ماری وستماکوت (به انگلیسی: Mary Westmacott) داستانهای عاشقانه و رومانتیک نیز نوشتهاست، ولی شهرت اصلی او بخاطر ۶۶ رمان جنایی اوست. داستانهای آگاتا کریستی، بخصوص آن دسته که در باره ماجراهای کارآگاه هرکول پوآرو و یا خانم مارپل هستند، نه تنها لقب «ملکه جنایت» را برای او به ارمغان آوردند بلکه وی را بهعنوان یکی از مهمترین و مبتکرترین نویسندگانی که در راه توسعه و ...
معمای کارائیب
سرگرد مکث کرد و سپس عکس کوچکی را از لابلای محتویات کیفش بیرون کشید. به دقت به آن نگریست و گفت: میل دارید عکس یک قاتل را ببینید؟
سرگرد داشت عکس را به دست خانم مارپل میداد که به یکباره حرکت دستش متوقف شد. انگار خشکش زده بود. بیش از پیش به قورباغهای چاق و چله شباهت پیدا کرده بود. به ...
راز حبابها
کتاب حاضر یکی از معروفترین کتابهای خانم کریستی است که بدون حضور کارآگاهش، هرکول پوآرو خواننده را محصور خود میکند. شاید آگاتا کریستی میخواهد به خوانندگان یادآوری کند که عنوان ملکه جنایت تا ابد از آن اوست.
چرا از اوانس نپرسیدند
بالاخره به آن توده سیاهرنگ مشئوم رسیدند. مردی حدودا چهل ساله که هر چند بیهوش به نظر میرسید هنوز نفس میکشید. دکتر قسمتهای مختلف بدن او را معاینه کرد. نبضش را گرفت و پلکش را بالا زد.
بابی سریع از جا بر خاست. مرد شروع به صحبت کرد. صدایش اصلا ضعیف نبود؛ کاملا صاف و زنگدار بود.
مرد گفت:‹‹چرا از اوانس نپرسیدند؟››
بعد ...
ان یا ام
- شاید...اما حداقل یکبار احساس مهم بودن را تجربه کردیم. کمکم دارم حس میکنم که هیچکدام از ماجراهای گذشته واقعی نبوده است. تامی، واقعا همه آن ماجراها اتفاق افتاد؟ واقعا جاسوسهای آلمانی تو را دزدیدند؟
انگشت اتهام
به نظر میرسید که روستای آرام لیمستوک محل مناسبی برای آرامش جری بورتون تحت مراقبت و خواهرش جووانا بعد از تصادف باشد. اما خبر نامهای آغشته به سم در میان مردم پخش شد که رابطه نا مشروع، بین جری و جووانا را بر ملا میساخت، شوک آورتر اینکه نامه کریه در سرتاسر روستا میچرخید. وقتی خود کشی صورت گرفت روستا ...