بست و چهار ساعت بعد جپ به پوآرو زنگ زد و با لحن بسیار ناراحتکننده گفت:
آن حرفها را بینداز دوز! همه را!
منظورت چیه، دوست عزیز؟
مورلی خودکشی کرده. ما دلیلش را پیدا کردیم.
چی بود؟
۱۱۳ رمان
بانو آگاتا کریستی، نویسنده انگلیسی داستانهای جنایی و ادبیات کارآگاهی بود. او با نام مستعار ماری وستماکوت (به انگلیسی: Mary Westmacott) داستانهای عاشقانه و رومانتیک نیز نوشتهاست، ولی شهرت اصلی او بخاطر ۶۶ رمان جنایی اوست. داستانهای آگاتا کریستی، بخصوص آن دسته که در باره ماجراهای کارآگاه هرکول پوآرو و یا خانم مارپل هستند، نه تنها لقب «ملکه جنایت» را برای او به ارمغان آوردند بلکه وی را بهعنوان یکی از مهمترین و مبتکرترین نویسندگانی که در راه توسعه و ...
ساعتها
شیلا لبخند کمجانی زد و رفت نزدیک کاناپه. یکباره ایستاد و عقب رفت. مردی کف اتاق افتاده بود. چشمانش نیمهباز و بیفروغ بود. لکه قرمزی روی کت خاکستریاش دیده میشد. شیلا ناخواسته خم شد. دست گذاشت روی گونههای مرد. یخ بود. دستهایش هم همینطور. دست کشید روی لکه کتش و بعد دستش را با وحشت عقب کشید. در همین موقع ...
قتل در خانه کشیش
خانم آگاتا کریستی بدون شک پرآوازهترین نویسنده داستانهای پلیسی جنایی در سراسر جهان است. قهرمان بسیاری از داستانهای او یک کاراگاه باهوش کوتاه قد و بذلهگوی بلژیکی به نام هرکول پوارو است که نظیر خالق خود، در بین ادبیات پلیسی، شهرت و محبوبیت فراوانی دارد.
3 موش کور (ماجراهای هرکول پوآرو)
صدای ترسناک سوتی میآمد. کسی آهنگ سه موش کور را با سوت میزد. تروتر از جا پرید و اسلحه در دستش لغزید و صدایی به هوا برخاست. دراز بکشید خانم دیویس
مسافر فرانکفورت
لطفا کمربندهایتان را محکم ببندید!
سرنشینان هواپیما دستور را زیاد جدی نگرفتند. همه در آن لحظه یک احساس مشترک داشتند. فعلا نمیتوان در فرودگاه ژئو فرود آمد. مسافران خسته و خواب آلوده مرتب خمیازه میکشیدند. غافل از این که خستگی و خواب آلودگی بیشتری در پیش بود. تکرار دستور میهماندار که این بار آمرانه تحکم کرد. لطفا کمربندهایتان را ببندید، دال ...
کمربند هیپولیتا (ماجراهای هرکول پوآرو)
در تابلوی هیپولیتا دست زدن اسطورهای بر روی کمربند جادوییاش بود... و هرکول اساطیر نیز پوست شیری را روی شانهاش انداخته بود... یک اثر هنری فاخر...