رمان خارجی

جنایت‌های میهن‌پرستانه

(One two buckle my shoe)

بست و چهار ساعت بعد جپ به پوآرو زنگ زد و با لحن بسیار ناراحت‌کننده گفت: آن حرف‌ها را بینداز دوز! همه را! منظورت چیه، دوست عزیز؟ مورلی خودکشی کرده. ما دلیلش را پیدا کردیم. چی بود؟

هرمس
9789643637750
۱۳۹۱
۲۴۴ صفحه
۹۳۱ مشاهده
۰ نقل قول
آگاتا کریستی
صفحه نویسنده آگاتا کریستی
۱۱۳ رمان بانو آگاتا کریستی، نویسنده انگلیسی داستان‌های جنایی و ادبیات کارآگاهی بود. او با نام مستعار ماری وستماکوت (به انگلیسی: Mary Westmacott) داستان‌های عاشقانه و رومانتیک نیز نوشته‌است، ولی شهرت اصلی او بخاطر ۶۶ رمان جنایی اوست. داستان‌های آگاتا کریستی، بخصوص آن دسته که در باره ماجراهای کارآگاه هرکول پوآرو و یا خانم مارپل هستند، نه تنها لقب «ملکه جنایت» را برای او به ارمغان آوردند بلکه وی را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین و مبتکرترین نویسندگانی که در راه توسعه و ...
دیگر رمان‌های آگاتا کریستی
طلوع در استایلز اسرار خانه ییلاقی
طلوع در استایلز اسرار خانه ییلاقی خانم آگاتا کریستی بدون شک پرآوازه‌ترین نویسنده داستان‌های پلیسی جنایی در سراسر جهان است. قهرمان بسیاری از داستان‌های او یک کاراگاه باهوش کوتاه قد و بذله‌گوی بلژیکی به نام هرکول پوارو است که نظیر خالق خود، در بین ادبیات پلیسی، شهرت و محبوبیت فراوانی دارد.
موج‌سواری
موج‌سواری در زندگی هر آدمیزادی موجی است، که اگر آن را موقع مد دریابد و بر آن سوار شود قرین مکنت و نیک‌بختی می‌شود ولی اگر از آن غفلت کند در سفر زندگی اسیر گرداب نکبت و شوربختی خواهد شد. همه ما در چنین دریای پهناوری شناوریم، پس باید به موقع آن موج را بشناسیم و بر آن سوار شویم وگرنه ...
کمربند هیپولیتا (ماجراهای هرکول پوآرو)
کمربند هیپولیتا (ماجراهای هرکول پوآرو) در تابلوی هیپولیتا دست زدن اسطوره‌ای بر روی کمربند جادویی‌اش بود... و هرکول اساطیر نیز پوست شیری را روی شانه‌اش انداخته بود... یک اثر هنری فاخر...
مهمانی شوم
مهمانی شوم اولین قتل در خانه سر چارلز صورت می‌گیرد. این حادثه در خلال یک ضیافت شام رخ می‌دهد. قربانی مرد دوست‌داشتنی و محترمی است از جامعه روحانیت و اهل کلیسا، به نام وری استیفان بابینگتون. نکته مهم و قابل اهمیت و تعجب‌انگیز این قتل در این واقعیت نهفته است که هیچ یک از حاضران کمترین کینه و تنفری از کشیش بابینگتون ...
فیل‌ها به خاطر می‌آورند
فیل‌ها به خاطر می‌آورند خانم اولیور گفت: ـ ماجرای وحشتناکی بود، وحشتناک. با کلی آدم صحبت کردم... بله، حالا می‌فهمم که چرا هر کدامشان چیزهایی را به خاطر می‌آورند. چیزهایی که برای کشف حقیقت خیلی مفید بودند، گرچه ترتیب دادن به آن‌ها واقعا کار مشکلی بود. به جز موسیو پوآرو کی می‌تواند همیشه غیرعادی‌ترین چیزها، مثل همین کلاه‌گیس‌ها و دوقلوها را کنار هم بگذارد.
مشاهده تمام رمان های آگاتا کریستی
مجموعه‌ها