مجموعه داستان داخلی

23 داستان از داستان‌نویسان امروز ایران با تفسیر

«اون وقتا نه کولر داشتیم و نه این همه پادرد و کمردرد. یه پاشیر داشتیم عین یخچال. حیاط بیرونی و حیاط خلوت درندشت بودند و باغچه‌ها پر از گل‌های رنگارنگ...» چشم‌انداز خانه‌اش، دنیای درون خانه را نشان می‌دهد و مصداقی است از آن‌چه او می‌خواهد باشد؛ گرچه همه دوست و ایل و تبارش رفته‌اند و او تنها مانده و محله به نکبت کشیده شده، اما زندگیش تر و تمیز و باغچه‌اش پر از گل است.

مجال
9789642718078
۱۳۹۱
۲۸۰ صفحه
۸۵۲ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
20 تغییر بزرگ تکنولوژی تا سال 2050
20 تغییر بزرگ تکنولوژی تا سال 2050 فن آوری به سرعت پیش می‌رود! فن‌آوری در سال 2050 ما را به کجا خواهد برد؟ تاثیر آن بر شیوه زندگی ما چگونه خواهد بود؟ تا کجا به فن‌آوری اجازه خواهیم داد که دامنه نفوذش را بگستراند؟ در کتاب تغییر بزرگ تکنولوژی تا سال 2050 دانشمندان شناخته شده رهبران صنایع دانشگاهیان برجسته و نویسندگان تحسین شده داستان‌های علمی تخیلی به ...
پرسه در حوالی داستان امروز 3 (16 داستان از 16 نویسنده) مجموعه داستان
پرسه در حوالی داستان امروز 3 (16 داستان از 16 نویسنده) مجموعه داستان داستان اصولا چیزی جز همین رو دررویی‌ها نیست، رودررویی با تاریکی‌های خود جامعه یا تاریخ، و سپس دگرگون شدن و برکشیدن خود با آگاهی و نگاهی دیگر به زندگی، و البته روشن‌تر شدن، به گمان من جذابیت و قدرت هر داستانی به این است که چه‌قدر بتواند ما را با هر کدام از تاریکی‌ها آشنا کند، وگرنه در واقع داستان ...
تهدید و داستان‌های دیگر
تهدید و داستان‌های دیگر ... سیم محال است، برای این که درخت را زخمی می‌کند - وقتی کالبی با تمام سنگینی‌اش با آن آویزان شود به شاخه‌ای بسته شده برمی‌خورد ـ و این را، در آن روزها که سالم‌سازی محیط‌زیست اهمیت داشت، ما نمی‌خواستیم، می‌خواستیم؟ کالبی نگاه تشکرآمیزی به من کرد و ختم جلسه اعلام شد...
سالم زیبا و لطیف
سالم زیبا و لطیف اگر یکی بیاید موهای دستش را بتراشد، یقین دارم می‌تواند چند قلم‌مو بسازد. شاید برحسب اتفاق قلم‌مو بیفتد دست نقاش هنرمندی از سردرد، طرحی تاریخی بیندازد روی بوم. عکس آدم گم‌نامی یا هر چیز دیگری که ممکن است مقدس باشد.
منظره زمستانی
منظره زمستانی از هفته‌ها قبل مقدمات و تهیه و تدارک جشن آغاز شد. قرار بود تمام دهکده در آن ضیافت شرکت کنند. قرار بود بزی سر ببرند و کباب کنند. زن‌ها سخت مشغول درست کردن شیرینی‌جات و غذا‌هی خوش‌مزه بودند، بی‌آنکه از خرج و مخارج ابایی داشته‌باشند.
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها