با لبخند پیشنهادش را پذیرفتم. طبق رسمی که در روستایمان رواج داشت. طبقهایی از گل و میوه و شیرینی و البته نقل و آجیل و هدایایی از عروس و داماد را با سینیهایی پهن که با ساتن سفید تزئین شده بود، چند تن از دختران جوان در محوطه جشن بر سر گرفته و آن را دور مهمانان میگرداندند و در آخر از عروس و داماد یا حتی گروهی از مهمانان درجه یک هدیه و شاباش دریافت میکردند.