آرتور جوان، وارث برحق معمار بیش از هر چیز دوست دارد به دنیای خود در زمین باز گردد و تا حد ممکن از روبرو شدن با عالیجناب پنجشنبه، چهارمین متولی وصیتنامه اجتناب کند. یکی از روزهای فردا سرنوشت دیگری را برای او در نظر گرفته است... آیار آرتور میتواند از دامی که متولیان خیانتکار برای او پهن کردهاند جان سالم به در ببرد؟ یا سرنوشتش این است که فرصت بازگشت به زمین را برای همیشه از دست بدهد؟