تونینو آهسته گفت:«و حالا من هم مواد پخش میکنم.» او برای نخستین بار به این فکر میکرد که پدرش به خاطر دفاع از فرزندان دیگر مرده است و معلوم نیست اگر میفهمید فرزند خودش هم عاقبت وارد این کار شده است، چه میکرد.
به انتخاب مترجم (داستانهای گزیده) مجموعه داستان
ایوانف ورقهای از صابون اضافی را با پشت تیغ گرفت و ادامه داد: رفیق شمارو خیلی خوب یادمه. متاسفم که دوست ندارم اسمتون رو به زبون بیارم. یادمه چطور تقریبا شش ماه پیش تو خارکف ازم بازجویی کردین.دوست عزیز امضاتونم یادمه... اما خب همینطور که میبینین هنوز زندهام.
انتقام چمن (پسامدرنیستها) مجموعه داستان
یک عکس بزرگ از مریلین مونرو به دیوار زده بودند. اولین بار بود که میدیدم چنین عکسی را به دیوار اداره پست زدهاند. مریلین روی یک قطعه بزرگ قرمزرنگ دراز کشیده بود. روی دیوار پستخانه غریب به نظر میآمد؛ ولی البته من در این منطقه غریبتر بودم.
کاپوچینو با نون تست (داستانهای کوتاه آمریکای لاتین)
از زمانی که یادم میآید عاشق این بودم که بایستم و آدمهایی را که در خیابان رفت و آمد میکنند، نگاه کنم، این عادت را از عمهام به ارث بردهام، وقتی که من چهارده ساله بودم،با ماشین تصادف کرد و دیگر هیچ وقت نتوانست راه برود. از همان موقع همیشه او را دیدهام که روی صندلی چرخدارش روی ایوان مینشست ...
بعضی زنها
آرچي مكلاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يكبار ميشنيد هرگز فراموش نميكرد. صدايي صاف و محكم. كلمهها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا ميكرد. آواز محزون و يكنواخت و بيپيرايهاش، چيزهايي را بيان ميكرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
قصههای 57 (گزیده داستانهای انقلاب) مجموعه داستان
هر یک از دورهها و رویدادهای بزرگ اجتماعی ادبیات خاص خود را هم در پی دارد که معمولا هم توسط افرادی که در شکلگیری آن رویداد بزرگ سهیم بودهاند یا فرزندان نسلی که باعث شکلگیری آن اتفاق شدهاند به وجود میآید چرا که گونههای مختلف ادبی در هر دورهای از اشکال هویتی آن دوره تاریخی محسوب میشود که جلوههایی از ...