آن شب توانسته بودم از محل کارم زودتر از همیشه خارج شوم. گفتم تا بیاوغلو همینطوری برای خودم بروم. به ریههایم حق تنفس بدهم که ساعتها است با هوای کثیف پر شده. به خلیج و تنگه سلام کردم و از پل رد شدم.
بعضی زنها
آرچي مكلاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يكبار ميشنيد هرگز فراموش نميكرد. صدايي صاف و محكم. كلمهها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا ميكرد. آواز محزون و يكنواخت و بيپيرايهاش، چيزهايي را بيان ميكرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
ندای وظیفه
مجموعه حاضر که از داستانهای کوتاه پلیسی - جنایی تشکیل شده است، میکوشد آثار روز دنیا در این ژانر را که از ژانرهای همواره محبوب داستان دوستان بوده، به مخاطبان ارائه دهد.
جذابیت و هیجان نهفته در این گونه ادبی و رویارویی خلافکاران زیرک و کارآگاهان کارکشته، خواننده را تا پایان با خود همراه میکند و کوشش برای یافتن پاسخ پرسش ...
جن داخل بطری و 14 داستان کوتاه قرن 19
داستانهای کوتاه قرن 19 مجموعهای فوقالعاده از داستانهای کلاسیک است که دیوید استوارت دیویس آن را برگزیده و ارائه کرده است. اینها داستانهای عصر طلایی داستاننویسان بزرگ هستند که تصویری خاطرهانگیز از آن روزهای رفته را به ما مینمایانند، و در عین حال سرگرمی جذاب و انگیزشی برای افکار خواننده امروزی فراهم میکنند.
منظره زمستانی
از هفتهها قبل مقدمات و تهیه و تدارک جشن آغاز شد. قرار بود تمام دهکده در آن ضیافت شرکت کنند. قرار بود بزی سر ببرند و کباب کنند. زنها سخت مشغول درست کردن شیرینیجات و غذاهی خوشمزه بودند، بیآنکه از خرج و مخارج ابایی داشتهباشند.