کاجزدگی
ضحی کاظمی نویسنده پُرکار و جوانِ روزگارِ ماست. او در سالهای گذشته چند رمان منتشر کرده است. رمانِ کاجزدگی متفاوتترین تجربه نویسندگی اوست. رمانی در ژانر علمی ـ تخیلی با گرایشِ آخرالزمانی، ژانری که از محبوبترین و بدیعترین ژانرهای ادبی تاریخِ داستاننویسی جهان است. رمان درباره آدمهای یک شهرِ مسخ شده است که انگار سایهای نیرومند آنها را تحت سیطره ...
خاک آدمپوش
هیچ نویسندهای به اندازه ژانرنویس با شهرزاد احساس همذاتپنداری نمیکند. ژانرنویس مخاطب را بر سریر پادشاهی مینشاند و هدفی جز تسخیر عمیق و تمام قلب و ذهن او ندارد؛ همچون شهرزاد، که اگر هر شب نمیتوانست پادشاه را پای نقل خود نگه دارد، هستی خود را از دست میداد. هدف مجموعه رمان ژانر نشر هیلا احترام به احساس، شعور و ...
سال درخت
نامه را درآورد تا با شعلهی چراغ لامپا بسوزاند و از بیناش ببرد.
میترسید که خود اولین قربانی این نفریننامه شود. احساس گناه میکرد که تمام مدت نامزدیاش با محمود به فکر جمال از او و خانوادهاش متنفر بوده است.
صدای پایی که از توی حیاط رد میشد حواسش را پرت کرد. چراغ لامپا از دستش افتاد و همینطور که پایین میافتاد ...
مادر آدم نباتی (دنیای آدم نباتیها 2)
مادر بچهاش را همانطور با پای لخت بلند میکند و سر و صورتش را میبوسد و شکمش را قلقلک میدهد. بچه قهقهه میزند. من و تارا ناخودآگاه همراه بچه میخندیم. تا جایی که یادم هست، در کشور نوزادان تمام این کارها را روباتها انجام میدادند؛ از شیر دادن به نوزادان تیپ الف گرفته تا عوض کردن پوشکشان. بعید میدانم روباتهای ...
آغاز فصل سرد
تهران را دوست دارم. مثل نسل ما، مثل من، خاکستری و پیچ در پیچ و پر هیاهو است. یا بسیار سرد است یا بینهایت گرم. مدام از پایه ویران میکند و از نو میسازد. تجربه میکند. خود را باز میآفریند. شلوغی و آشفتگیاش وامدار گفت و گوهای ساکنانش است. که هر یک، به نوعی و در جایی بقای خود را ...