رمان ایرانی

عشق در سال‌های مشروطه

این کتاب یک رمان است. خانم جان، مادربزرگِ مهراعظم دختری جوان و زیبا که از درد لاعلاجی رنج می‌برد و پزشکان جوابش کرده‌اند، خاطرات زندگی پرفراز و نشیب خود را از سن پنج سالگی به بعد برای نوه‌اش بازگو می‌کند. حوادث این داستان براساس واقعیت نوشته شده‌ و مربوط به دوران مبارزات مشروطه‌خواهان است.

البرز
9789644424199
۱۳۸۳
۳۸۶ صفحه
۳۶۵۰ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های مهناز سیدجواد جواهری
از مکتب‌خانه تا مونترآل
از مکتب‌خانه تا مونترآل در این کتاب خاطرات تلخ و شیرین و طنز دختری را می‌خوانید که مسیر ماجراهای زندگی او از شیراز شروع شد و دست تقدیر او را به مونترال کانادا کشاند: دیگر چیزی به عید نمانده و این در حالی بود که بگیر و ببندهای کشف حجاب هم‌چنان ادامه داشت. برای همین هم نوروز آن سال با بی‌رونقی برگزار شد و ...
خمار مستی (بر اساس زندگی‌نامه شیخ مصلح‌الدین سعدی شیرازی)
خمار مستی (بر اساس زندگی‌نامه شیخ مصلح‌الدین سعدی شیرازی) از زندگی سعدی سخن گفتن سخت است و از آن سخت‌تر، سخن گفتن از سعدی است با خود سعدی؛ به ویژه اگر بخواهی زندگی خصوصی شاعر را، که گویی نه روی زمین، بلکه در وادی قصه‌ها و افسانه‌ها گذشته است، از قالب خشک تاریخ در آوری و به شکل روایی بنگاری. کاری که در این کتاب دلپذیر صورت گرفته است.
گوهر یک‌دانه
گوهر یک‌دانه همان‌طور که ایستاده و محو تماشایش شده بودم، یک آن احساس کردم که چشمانش در حال باز شدن است. نفسم بند آمد. نگاهش به یکباره هشیار شد. قلبم از حرکت باز ایستاد. برای یک دقیقه هردو محو یکدیگر شدیم. من و پدرم هردو زبانمان بند آمده بود فقط به یکدیگر خیره شده بودیم. اول پدرم دهانش را باز کرد تا چیزی ...
خیاط‌خانه ایران خانوم
خیاط‌خانه ایران خانوم از توی خیاط خانه صدای یکنواخت و مقطع قر و قر چرخ می‌آمد. صدا ی جر خوردن پارچه، صدای بالا پایین رفتن تاقه‌های پارچه، صدای خش خش بسته‌های نایلون، صدای یک مشت حرکت‌های عجول دست‌هایی که همه سرگرم بریدن، دوختن و بسته بندی لباس عروس بودند که بعد از دوخته شدن، این طرف و آن طرف، به چوبرختی‌ها ردیف می‌شد، ...
طاووس
طاووس زیبا چیزی را که می‌بایست بفهمد دیگر فهمیده بود. هنوز هم مات زده بود و فکرش درهم و برهم. به اتاق خو رفت و روبروی پنجره ایستاد. مزه‌ای تلخ در دهانش بود و اضطرابی دردناک توی روده‌هایش می‌چرخید. هنوز هم به آنچه دیده بود باور نداشت. آخر چطور ممکن بود؟ عاملی و این غلط‌ها. شوهری که فکر می‌کرد مثل موم ...
مشاهده تمام رمان های مهناز سیدجواد جواهری
مجموعه‌ها