به راستی کوروش کیست؟ این پرسشی است که مرا به نگارش این کتاب واداشت هردوت، مورخ یونانی نوشته است کوروش سرداری نمونه بوده که تا امروز دنیا سرداریمانند او ندیده است و همه ویژگیهایی که باید در یک سردار باشد در وی بود.
خمار مستی (بر اساس زندگینامه شیخ مصلحالدین سعدی شیرازی)
از زندگی سعدی سخن گفتن سخت است و از آن سختتر، سخن گفتن از سعدی است با خود سعدی؛ به ویژه اگر بخواهی زندگی خصوصی شاعر را، که گویی نه روی زمین، بلکه در وادی قصهها و افسانهها گذشته است، از قالب خشک تاریخ در آوری و به شکل روایی بنگاری. کاری که در این کتاب دلپذیر صورت گرفته است.
در آغوش آسمان
پروین با خوشحالی خارج از وصفی گفت: مگر مجله دست شماست؟
ابوالفتح که تا آن لحظه مجله لوله شده را پشتش پنهان کرده بود، آن را نشان داد. همانوقت صدای پروین با شادی بلند شد. چاپ شد؟ چاپ شد؟ جناب اعتصامالملک با لبخند گفت: بله دخترم، نخستین شعرت به مبارکی به چاپ رسید.
با ماه در آواز
با آنکه در نهایت مایل نبودم حریم خصوصی این خانم هنرمنند آزاد اندیش و شاید سرکش را در برابر چشمها به نمایش بگذارم، اما دلم نیامد به همین سادگی بگذارم فراموش شود. برای همین بار دیگر او را از میان گرد و غبار روزهای گذشته بیرون کشیدم. از کودکیاش نوشتم، همانطور که بود، یتیم خردسالی محروم از سایه پدر و ...
طاووس
زیبا چیزی را که میبایست بفهمد دیگر فهمیده بود. هنوز هم مات زده بود و فکرش درهم و برهم. به اتاق خو رفت و روبروی پنجره ایستاد. مزهای تلخ در دهانش بود و اضطرابی دردناک توی رودههایش میچرخید. هنوز هم به آنچه دیده بود باور نداشت. آخر چطور ممکن بود؟ عاملی و این غلطها. شوهری که فکر میکرد مثل موم ...
خیاطخانه ایران خانوم
از توی خیاط خانه صدای یکنواخت و مقطع قر و قر چرخ میآمد. صدا ی جر خوردن پارچه، صدای بالا پایین رفتن تاقههای پارچه، صدای خش خش بستههای نایلون، صدای یک مشت حرکتهای عجول دستهایی که همه سرگرم بریدن، دوختن و بسته بندی لباس عروس بودند که بعد از دوخته شدن، این طرف و آن طرف، به چوبرختیها ردیف میشد، ...