در این کتاب با مردی نیمه دیوانه و از دنیا روگردانده مواجه میشویم که در صدد است همه تلخی شرنگی را که کشیده است سر بیچارهای تلافی کند. در این میان خود دچار شراره عشقی میشود که معتقد است زنی بیچاره تقدیم او میکند...
۷۰ رمان
فیودور میخاییلوویچ داستایوسکی نویسندهٔ مشهور و تاثیرگذار اهل روسیه بود. ویژگی منحصر به فرد آثار وی روانکاوی و بررسی زوایای روانی شخصیتهای داستان است. سوررئالیستها مانیفست خود را بر اساس نوشتههای داستایوسکی ارائه کردند.
اکثر داستانهای وی همچون شخصیت خودش سرگذشت مردمی است، عصیان زده، بیمار و روان پریش. ابتدا، برای امرار معاش، به کار ترجمه پرداخت، و آثاری چون اوژنی گرانده اثر بالزاک و دون کارلوس اثر شیلر را ترجمه کرد.
تمساح
سرگذشت حقیقی مردی میانسال با ظاهری محترم و آبرومند که در یک پاساژ در کام تمساحی فرو میرود و ماجراهای پس از آن.
در سیزدهم ژانویه امسال (1865)، نیم ساعت بعد از ظهر النا ایوانوونا همسر دوست فرهیختهام ایوان ماتویچ که هم همکار هستیم و هم نسبت دوری با من دارد، هوس کرد که سه نفری به دیدن تمساحی برویم که ...
جنایت و مکافات
تئودور میخائیلوویچ داستایوفسکی فرزند پزشکی تهیدست در سال 1811 در مسکو چشم به جهان گشود و به عنوان مهندس فنون نظامی وارد ارتش شد. ولی مدتی پس از آن بهخاطر علاقهای که به نویسندگی داشت از ارتش کنارهگیری کرد. نخستین داستان او با عنوان بیچارگان در سال 1846 موفقیت او را تثبیت کرد. بزرگترین رمانهای او که طی سالهای 1866 ...
برادران کارامازوف پارمیس
«برادران، از گناه آدمها نهراسید، آدمی را در گناهش نیز دوست بدارید، چه این شباهت به محبت خداوند اوج محبت در زمین است. همه خلقت خداوند را دوست بدارید، هم کل آن را و هم هر دانه ریگ را. هر برگ را دوست بدارید، هر پرتوی نور خدا را. حیوانات را دوست بدارید، گیاهان را دوست بدارید، هر چیز را ...
رویای آدم مضحک
به دقت وراندازش کردم. در ظاهرش چیز خاصی بود که آدم اگر حواسش هم نبود بیاختیار نگاهش به طرف او برمیگشت و به چنان خندهای میافتاد که دیگر نمیشد جلوی آن را گرفت. این اتفاقی بود که برای من هم افتاد.
نازنین و بوبوک (11 داستان کوتاه)
نویسنده در داستان بوبوک به دنبال جنازهای به گورستانی کثیف و گندابی میرود، و چنان به مردگان نزدیک میشود که گفت و شنود درون قبرها را میشنود: سرلشکری که در 57 سالگی مرده و به خنجرش مینازد، یا دادستان تازه واردی که چهل هزار روبل کسر صندوق داشته است و...، و اینها ماجرای زندگانی کسانی است که در گورستان آرمیدهاند.