رمان خارجی

به خدای ناشناس

(To a god unknown)

در رمان حاضر که آمیخته‌ای از فلسفه وجودی انسان و نیاز انسان به دوست داشتن و مورد دوست داشتن واقع شدن می‌باشد می‌بینیم، که جوزف قهرمان داستان مردی ثابت‌قدم و سیاه‌دل است که با یک نوع عرفان مادی نقاشی شده است. او اشتیاقی سوزان دارد زمینی را که مال خودش باشد به دست بیاورد و پس از مدتی به این آرزو می‌رسد. با شوری عجیب و فوق‌العاده به کار در آن می‌پردزاد و علاقه او به زمینش به شکل عشقی ابدی و شگفت‌انگیز تبدیل می‌شود. او می‌خواهد برای خود وطنی پاکیزه بسازد اما خشم طبیعت و تقدیر با هیولای خشکسالی آرزوهای او را درهم می‌کوبد و او را...

علی منیری
9789649673677
۱۳۸۵
۲۵۸ صفحه
۱۰۰۴ مشاهده
۰ نقل قول
جان اشتاین‌بک
صفحه نویسنده جان اشتاین‌بک
۲۰ رمان John Steinbeck III was an American writer. He wrote the Pulitzer Prize-winning novel The Grapes of Wrath, published in 1939 and the novella Of Mice and Men, published in 1937. In all, he wrote twenty-five books, including sixteen novels, six non-fiction books and several collections of short stories.

In 1962 Steinbeck received the Nobel Prize for Literature.

Steinbeck grew up in the Salinas Valley region of California, a culturally diverse place of rich migratory and immigrant history. ...
دیگر رمان‌های جان اشتاین‌بک
شرق بهشت
شرق بهشت تنفر به تنهایی نمی‌تواند ادامه یابد، انگیزه و محرک آن باید عشق باشد. جو ناچار به خود عشق می‌ورزید. به خود دلداری می‌داد. به خود تملق می‌گفت و به تدریج نیز مصون ماند. اگر برای جو اتفاقی می‌افتاد برای این بود که دنیا علیه او نقشه‌های خصمانه می‌کشید و اگر جو به دنیا حمله می‌کرد از روی انتقام‌گیری بود. لیاقت ...
محصول توفانی
محصول توفانی روایتی جذاب از اعتصابی بی‌فرجام و بستری برای رویارویی دو دیدگاه متفاوت اجتماعی به نمایندگی جان و ماک از یک سو و دکتر برتون از دیگر سو.
گل‌های داوودی
گل‌های داوودی جان اشتاین‌بک یکی از شناخته شده‌ترین و پر خواننده‌ترین نویسندگان قرن بیستم آمریکا به شمار می‌آید... مشهورترین آثار او موش‌ها و آدم‌ها و کتاب برنده جایزه پولیتزر، خوشه‌های خشم هستند که هر دو نمونه‌هایی از زندگی طبقه کارگر آمریکا و کارگران مهاجر در دوره رکود بزرگ اقتصادی دهه 30 هستند. تبار ایرلندی داشت و در دانشگاه استنفورد در رشته زیست‌شناسی ...
روزگاری جنگی در گرفت
روزگاری جنگی در گرفت
جنایت
جنایت هری آهسته بالای سرش رفت و برش داشت. با خود گفت:«قصد نداشتم بکشمش. فقط می‌خواستم فراری‌اش بدم.» به پرنده سفید توی دستش نگاه کرد. درست توی سرش، درست زیر چشمش، گلوله کوچک فرو رفته بود . هری به بیشه گل‌های آویز رفت و بلدرچین را توی خشکزار پرت کرد. لحظه بعد، تفنگ را زمین گذاشت و خش‌خش کنان از روی ...
مشاهده تمام رمان های جان اشتاین‌بک
مجموعه‌ها