رمان خارجی

اسب سرخ

«اسب سرخ» فر رفتن در عواطف، احساسات، هیجانات، خواست‌ها و آرزوهای یک کودک به نام جودی است، کودکی که می‌تواند کودکی من باشد و یا توی خواننده، با همه پاکی‌ها و بی‌غباری‌هایش. جودی مثل همه بچه‌ها به حیوانات علاقه‌مند است و شدت این علاقه را زمانی می‌توانی لمس کنی که تو کودک یک روستایی باشی و در تنهایی روستا و تنهایی خانواده به ناگاه صاحب یک کره اسب شوی، با زین تیماجی.

مهدی افشار
دبیر
9786942624979
۱۳۸۸
۱۰۴ صفحه
۱۹۶۹ مشاهده
۰ نقل قول
جان اشتاین‌بک
صفحه نویسنده جان اشتاین‌بک
۲۰ رمان John Steinbeck III was an American writer. He wrote the Pulitzer Prize-winning novel The Grapes of Wrath, published in 1939 and the novella Of Mice and Men, published in 1937. In all, he wrote twenty-five books, including sixteen novels, six non-fiction books and several collections of short stories.

In 1962 Steinbeck received the Nobel Prize for Literature.

Steinbeck grew up in the Salinas Valley region of California, a culturally diverse place of rich migratory and immigrant history. ...
دیگر رمان‌های جان اشتاین‌بک
راسته کنسروسازی
راسته کنسروسازی راسته کنسروسازی جزو شیرین‌ترین و محبوب‌ترین رمان‌های اشتاین‌بک است و همچون سایر آثار او، در دنیای مرکب از واقعیت و خیال، با آمیخته‌ای از طنز و نقدهای تند اجتماعی، زندگی محرومان و دردمندان جامعه را به تصویر کشیده است. شخصیت‌های این داستان انسان‌هایی‌اند که با مسائل فلاکت‌بار اقتصادی دست به گریبان‌اند اما پی شادمانی‌های کوچک می‌گردند تا شاید مرهمی باشد ...
محصول توفانی
محصول توفانی روایتی جذاب از اعتصابی بی‌فرجام و بستری برای رویارویی دو دیدگاه متفاوت اجتماعی به نمایندگی جان و ماک از یک سو و دکتر برتون از دیگر سو.
موش‌ها و آدم‌ها
موش‌ها و آدم‌ها جورج و لنی دو کارگر کوچنده‌اند. یکی زبروزرنگ و حامی خصلت است دیگری بسیار زورمند اما سبک مغز، و در نتیجه خطرناک. این کتاب داستان روابط ‌آن‌‌ها با هم است در کشاکش با قهر تقدیر شرح رویای زندگی با ثبات و از حرمان تنهایی ‌آزاد ‌آنهاست که با توانایی شیوه‌ای بس دلنشین وصف شده است. داستان این حرمان زمانی پایان ...
جنایت
جنایت هری آهسته بالای سرش رفت و برش داشت. با خود گفت:«قصد نداشتم بکشمش. فقط می‌خواستم فراری‌اش بدم.» به پرنده سفید توی دستش نگاه کرد. درست توی سرش، درست زیر چشمش، گلوله کوچک فرو رفته بود . هری به بیشه گل‌های آویز رفت و بلدرچین را توی خشکزار پرت کرد. لحظه بعد، تفنگ را زمین گذاشت و خش‌خش کنان از روی ...
مشاهده تمام رمان های جان اشتاین‌بک
مجموعه‌ها