رمان خارجی

یادداشت‌ها (4 جلدی)

(Carnets)

در جستجوی ارتباط. هر نوع ارتباط. اگر می‌خواهم درباره‌ انسان‌ها بنویسم، چگونه خود را از مناظر طبیعی جدا کنم؟ و اگر آسمان یا نور مرا جلب می‌کند، آیا چشم‌ها و صداهای کسانی را که دوست می‌دارم از یاد خواهم برد؟ هر بار عنصری از دوستی یا پاره‌هایی از محبت و عاطفه به من داده می‌شود، و نه هرگز خود محبت یا عاطفه.

ماهی
9789647948678
۱۳۹۱
۹۳۶ صفحه
۱۱۷۵ مشاهده
۶ نقل قول
نسخه‌های دیگر
آلبر کامو
صفحه نویسنده آلبر کامو
۴۷ رمان آلبر کامو (به فرانسوی: Albert Camus) (زادهٔ ۷ نوامبر ۱۹۱۳ - درگذشتهٔ ۴ ژانویه ۱۹۶۰). نویسنده، فیلسوف و روزنامه‌نگار الجزایری-فرانسوی‌تبار بود. او یکی از فلاسفهٔ بزرگ قرن بیستم و از جمله نویسندگان مشهور و خالق کتاب بیگانه است. کامو در سال ۱۹۵۷ به خاطر «آثار مهم ادبی که به روشنی به مشکلات وجدان بشری در عصر حاضر می‌پردازد»[۴] برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات شد. آلبر کامو پس از رودیارد کیپلینگ جوان‌ترین برندهٔ جایزهٔ نوبل و همچنین نخستین نویسندهٔ زادهٔ قارهٔ آفریقا است ...
دیگر رمان‌های آلبر کامو
آدم اول
آدم اول و در تاریکی شب سالیان در سرزمین فراموشی راه می‌رفت که در آن هرکسی آدم اول بود، که او خود ناگریز شده بود خود را دست تنها، بی‌پدر، پرورش دهد و هرگز آن لحظه‌ها را به خود ندیده بود که پدری پس از آن‌که صبر می‌کند تا پسرش به سن گوش دادن برسد او را صدا می‌زند تا راز خانواده ...
بیگانه
بیگانه امروز مادر مرد. شاید هم دیروز مرده بود، دقیقا یادم نیست. یک تلگراف از خانه سالمندان برای من فرستاده‌اند که: «مادرتان درگذشته است، فردا مراسم خاکسپاری برگزار می‌شود. تسلیت ما را بپذیرید.» از متن تلگراف چیز زیادی متوجه نمی‌شوم. خانه سالمندان در دهکده مارنگو در فاصله 80 کیلومتری الجزیره است، من ساعت 2 بعدازظهر با اتوبوس به آن‌جا می‌روم و ...
سقوط
سقوط بین خودمان بماند، بنابراین بردگی، آن هم ترجیحا با لبخند، اجتناب‌ناپذیر است. اما نباید به آن اعتراف کنیم. کسی که نمی‌تواند از داشتن برده خودداری کند، آیا بهتر نیست که آن‌ها را مردان آزاد بنامد؟ اول برای رعایت اصول اخلاقی و سپس برای اینکه برده‌ها نومید نشوند. واقعا ما این غرامت را به آن ها بدهکاریم، مگر نه؟بدین‌ ترتیب، آن‌ها ...
کالیگولا
کالیگولا شگفت‌آور است که امپراتوری رم با آن همه عظمت، با آن همه فرهنگ و تمدن، با بنیاد نهادن حکومت دمکراسی جهان، بارها خود را دست و پا بسته در اختیار خونخواران وحشی و دیوانه‌ای مانند نرون، کالیگولا - جوانی روان‌پریش، خودستا، بی‌رحم و آدمکش ـ و غیره گذاشته است. ولی کامو در این نمایشنامه و با برگزیدن صحنه‌هایی چند از ...
دور از دیار و قلمرو
دور از دیار و قلمرو در ظلمت خشک و سرد شبانه، هزاران ستاره نمایان شدند و درخشش یخ‌زده‌شان بی‌‌درنگ از هم جدا شده و شروع کردند به طرز نامحسوسی لعزیدن به سوی افق. «ژانین» نمی‌توانست از تماشای این آتش‌های سرگردان چشم بردارد. همراه با آن‌ها می‌چرخید و همان چرخش بی‌حرکت، رفته ‌رفته او را با ژرف‌ترین نقطه ذاتش که اکنون سرما و هوس در آن در ...
مشاهده تمام رمان های آلبر کامو
مجموعه‌ها