نا را توی لغتنامه پیدا کردم نه آنی که معنیاش توان و قدرت است معنی آن نا یی را پیدا کردم که وقتی مادرتان دوباره ازدواج میکند به اول اسم پدر و خواهر و برادر جدیدتان میچسبد.
۴ رمان
در ۲۱ آوریل ۱۹۴۷ در ایلات نیوجرسی ایالات متحده امریکا به دنیا آمد.پدرش یک بازرگان بود.در سال ۱۹۶۵ به کالج رایدر رفت ۲ سال بعد فوق دیپلم گرفت .در سال ۱۹۶۷ به دانشگاه آلاباما رفت در سال ۱۹۶۹ از آنجا فارغ التحصیل شد.در همان سال با شخصی به نام ریچارد ای پارک ازدواج کرد.وی هم اکنون در شهر فونیکس ایالت آریزونا زندگی میکند.او دو پسر به نامهای استیون و دیوید دارد.
از من نخواهید لبخند بزنم
طلاق. من هیچ وقت این کلمه را درست نفهمیده بودم فکر میکردم مثل مرگ از آن کلمههایی است که میدانی برای خیلی از آدمها پیش میآید. اما تا وقتی دور و بر خودت پیش نیامده توجهی به آن نمیکنی.
عملیات دک کردن کپک
تا جایی که یادم مانده هیچوقت از برادرم خوشم نمیآمد. هیچوقت. کار احمقانهای است که بخواهم جور دیگری وانمود کنم...
در واقع رابرت هر بلایی که بتوانید فکرش را بکنید بر سر من آورده اما هر کس بالاخره یک روز کاسه صبرش سرریز میکند و وقتی تحملش تمام شد، آستین بالا میزند و دست به کار میشود.
همان کاری که من با ...
میک هارته اینجا بود
من و پدر و مادرم با ماشین تا محل خاکسپاری میک رفتیم. در طول راه یک کلمه هم حرف نزدیم. من عقب نشسته بودم و حواسم بود که از خط فرضی وسط صندلی، که همیشه طرف من را از طرف میک جدا میکرد، رد نشوم...
دستم را جلو بردم و به موهای مادرم کشیدم.
او یک دستش را روی دست من گذاشت ...