مجموعه داستان خارجی

داستان‌های پس از مرگ (اقیانوس پر از گوی‌های بولینگ پسری که روز تولدش بود پائولا) مجموعه داستان

(Three stories)

3 داستان اقیانوس پر از گوی‌های بولینگ، پسری که روز تولدش بود و پائولا ابتدا قرار بود در دهه 1940 در نشریات مختلف آمریکایی منتشر شوند، اما سلینجر در آخرین لحظات اجازه انتشار آن‌ها را نداد. گمانه‌زنی‌ها در مورد زمان انتشار این داستان‌ها تا پس از مرگ سلینجر در سال 2010 نیز ادامه یافت، و آن‌طور که از قرائن برمی‌آمد، تا دهه‌ها بعد از این هم امکان انتشارشان وجود نداشت، اما، سرانجام در روز 27 نوامبر 2013، نسخه‌ای از 3 داستان بر روی اینترنت و در دسترس همگان قرار گرفت، اولین داستان، حکایت برادران هولدن کالفیلد، قهرمان ناتور دشت است، دومی، داستان ساده اما کماکان سلینجری و سومی، همچون طرحی از داستان بلندتری که احتمالا هرگز نوشته نشد، اولین و آخرین داستان ترسناک سلینجر.

زاوش
9786007283165
۱۳۹۲
۸۰ صفحه
۱۱۹۷ مشاهده
۰ نقل قول
جروم دیوید سالینجر
صفحه نویسنده جروم دیوید سالینجر
۲۱ رمان جروم دیوید سالینجر نویسنده معاصر آمریکایی بود. رمان های پرطرفدار وی مانند ناتور دشت در نقد جامعهٔ مدرن غرب و خصوصاً آمریکا نوشته شده‌اند. اطلاعات اندکی دربارهٔ زندگی سالینجر منتشر شده است و او با توجه به شخصیت گوشه‌گیر خود همواره تلاش می‌کند دیگران را به حریم زندگی‌اش راه ندهد. او در سال ۱۹۱۹ در منهتن نیویورک از پدری یهودی و مادری مسیحی به دنیا آمده است. در هجده، نوزده‌سالگی چند ماهی را در اروپا گذرانده و در سال ۱۹۳۸ هم‌زمان ...
دیگر رمان‌های جروم دیوید سالینجر
تیرهای سقف را بالا بگذارید نجاران سیمور پیشگفتار
تیرهای سقف را بالا بگذارید نجاران سیمور پیشگفتار اغلب انسان‌ها می‌دانند چطور این شک‌گاه و بی‌گاه را که دنیا اصلا جای زندگی نیست نادیده بگیرند اما افراد خانواده گلس و در راس آن‌ها سیمور نه. سیمور که اولین بار در داستان کوتاه و تکان دهنده ((یک روز خوش برای موز‌ماهی)) قدم به جهان داستان گذارد و پس از گفتگو با دخترکی معصوم در ساحل فلوریدا به اتاقش بازگشت و ...
هفته‌ای یه بار آدمو نمی‌کشه
هفته‌ای یه بار آدمو نمی‌کشه مرد جوان ایستاد و ساعت شنی‌اش را سرسری گذاشت روی میز، تنها راه این کار همین بود. بهش گفت: ((قراره ویرجینیا خیلی بیاد دیدنت، عشقی. خیلی هم می‌خواد ببردت سینما.هفته‌ دیگه یکی از فیلم‌های قدیمی دابلیو سی فیلدز رو تو ساتن نشون می‌دن. تو هم که فیلدز رو دوست داری)).
نغمه غمگین و داستان‌های دیگر
نغمه غمگین و داستان‌های دیگر سرگذشت‌نامه لیدا لوییز، که چنان آواز بلوز می‌خواند که نه پیش از او خوانده شده نه پس از او.
شانزدهم هپ‌ورث 1924
شانزدهم هپ‌ورث 1924 بگذارید خداوند ما را با فرمان‌های شخصی که به هیچ کدام‌مان نشان نداده، رهین منتش کند. اگر میل داشتی این نامه را بخوانی و خواندی، خدای عزیز مطمئن باش که می دانم چه می‌گویم. اصلا لازم نیست روی سرنوشتم عسل بپاشی و شیرینش کنی. با فرمان‌های خوشحال کننده و شخصی رهین منتت نکن. از من نخواه به سازمان‌های مخصوص برگزیدگان ...
دهانم قشنگ و چشم‌هایم سبز
دهانم قشنگ و چشم‌هایم سبز «خوبه ولی مثل اون اتاقی که قبل از جنگ گرفته بودیم، نیست. مردم خیلی بد شدن. همه‌جا پر از آدم‌های بی‌کلاس و بی‌فرهنگ شده. دیشب، تو سالن غذاخوری، آدم‌های میز کناری ما داهاتی داهاتی بودند.» «چاره‌ای نیست. اینطور آدما زیاد شدنو کاریش هم نمی‌شه کرد. راستی کفش‌های مخصوص رقصت خوب هستند؟» «موریل، یه بار دیگه می‌پرسم- حالت خوبه؟» «بله.مادر، برای نودمین بار، بله، خوبم.»
مشاهده تمام رمان های جروم دیوید سالینجر
مجموعه‌ها