لوئیچی پیراندلو در سال 1867 در جزیره سیسیل به دنیا آمد. از دوران نوجوانی نویسندگی را آغاز کرد. ابتدا با نوشتن داستان کوتاه و سپس رمان و نمایشنامه و روی هم رفته 243 داستان کوتاه 7 رمان و 44 نمایشنامه نوشته است.
دم در خروجی
اتاق قاضی بازپرس پرونده (دآندره آ)، با قفسه بزرگی که تقریبا تمام دیوار انتهایی را میپوشاند و پر است از جعبههای سبز رنگ در قفسهها که میتوان آنها را پر از پرونده انگاشت. میز تحریر انباشته از پرونده در سمت راست است و در کنار آن، دیوار سمت راست نیز با قفسهای پوشیده شده آن هم پر از پوشه و ...
خمره
... پس من فرزند کائوس هستم. البته این کنایه نیست و واقعیت دارد چرا که من در سرزمینی به دنیا آمدهام در کنار جنگلی انبوه که ساکنان جیرجنتی به زبان خود، آن را کاووزو مینامیدهاند. خانوادهام به خاطر بینماری وبای هولناکی که سال 1867 در سیسیل شیوع پیدا کرد به آنجا پناه برده بودند.
پدرم آن سرزمین را به یاد اولین ...
یکی هیچکس صدهزار
‹‹...هرگز نتوانسته بودم به زندگی خود شکلی بدهم، هرگز اخلاق و روحیه خود را کاملا قبول نکرده بودم، شاید به خاطر اینکه هرگز در زندگی به مشکلی برخورد نکرده بودم تا در مقابلش استقامت کرده، خود را شناخته و به دیگران بشناسانم. شاید هم به خاطر اخلاقم، که به همه چیز تمایل داشت، مدام خود را فدای این و آن ...
امشب از خود میسازیم در دو پرده
مخمصه و حق با شماست (اگر چنین میپندارید) نمایشنامه
مخمصه نمونهای از کار پیراندللو در تداوم سنت نمایشنامهنویسی ایتالیایی پیش از خودش است و حق با شماست (اگر چنین میپندارید) نمونهای از آثار مدرن او.