مجموعه داستان خارجی

سفر (داستان‌های کوتاه)

(Novelle per un anno)

«لوئیجی پیراندللو» در سال 1867 در جزیره سیسیل به دنیا آمد. از دوران جوانی نویسندگی را آغاز کرد. ابتدا با نوشتن داستان کوتاه و سپس رمان و نمایش‌نامه. او جمعا 243 داستان کوتاه، 7 رمان و 44 نمایش‌نامه نوشته است. «پیراندللو» در سال 1934 برنده جایزه ادبی نوبل شد. «سفر» اولین از مجموعه برگزیده داستان‌های کوتاه لوئیجی پیراندللو است. ناشر و مترجم امیدوارند به مرور این مجموعه را با مجلدهای دیگر تکمیل کنند.

پنجره
9789647822411
۱۳۹۰
۱۸۴ صفحه
۸۱۷ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
دیگر رمان‌های لوییجی پیراندللو
دم در خروجی
دم در خروجی اتاق قاضی بازپرس پرونده (دآندره آ)، با قفسه بزرگی که تقریبا تمام دیوار انتهایی را می‌پوشاند و پر است از جعبه‌های سبز رنگ در قفسه‌ها که می‌توان آن‌ها را پر از پرونده انگاشت. میز تحریر انباشته از پرونده در سمت راست است و در کنار آن، دیوار سمت راست نیز با قفسه‌ای پوشیده شده آن هم پر از پوشه و ...
چنین است (اگر به نظرتان چنین می‌رسد) نمایش‌نامه
چنین است (اگر به نظرتان چنین می‌رسد) نمایش‌نامه ‹‹لوییجی پیراندلو›› در سال 1867 در جزیره سیسیل به دنیا آمد. از دوران جوانی نویسندگی را آغاز کرد. ابتدا با نوشتن داستان کوتاه و سپس رمان و نمایش‌نامه. او جمعا 243 داستان کوتاه، 7 رمان و 44 نمایش‌نامه نوشته است. او در سال 1934 برنده جایزه ادبی نوبل شد. نمایش‌نامه‌های پیراندلو تقریبا در تمام دنیا به نمایش درآمده و به او ...
خاطره‌های ما (داستان کوتاه)
خاطره‌های ما (داستان کوتاه) اما بیش‌ترین تعجب من هنگامی بود که ناگهان خود را دوست صمیمی خیلی‌ها یافتم که قسم می‌خورم هرگز نشناخته بودم و حتا آشنایی جزیی هم نداشتم، یا خاطره‌ی ناپسندی که هنوز یادم باشد یا انزجاری غریزی یا رقابت ابلهانه‌ای مربوط به دوران کودکی.
خروج مرد بیوه
خروج مرد بیوه لوئیچی پیراندلو در سال 1867 در جزیره سیسیل به دنیا آمد. از دوران نوجوانی نویسندگی را آغاز کرد. ابتدا با نوشتن داستان کوتاه و سپس رمان و نمایش‌نامه و روی هم رفته 243 داستان کوتاه 7 رمان و 44 نمایش‌نامه نوشته است.
یکی هیچ‌کس صدهزار
یکی هیچ‌کس صدهزار ‹‹...هرگز نتوانسته بودم به زندگی خود شکلی بدهم، هرگز اخلاق و روحیه خود را کاملا قبول نکرده‌ بودم، شاید به خاطر این‌که هرگز در زندگی به مشکلی برخورد نکرده بودم تا در مقابلش استقامت کرده، خود را شناخته و به دیگران بشناسانم. شاید هم به خاطر اخلاقم، که به همه چیز تمایل داشت، مدام خود را فدای این و آن ...
مشاهده تمام رمان های لوییجی پیراندللو
مجموعه‌ها